چقدر نیامدنت امسال بیش از سالهای دیگر به چشم آمد. نبودت داغ داشت!... دارد! داغی سوزنده، جگر سوز، سخت، سخت، سخت...شاید همین داغ باعث شود قدری هم که شده به خود بیاییم و بفهمیم کسی که حاضر است اما باید وانمود کند که غایب چقدربرایش سخت است.
می دانی جان دل؟! مرحم زخم روح! دوای قلب شکسته! آب حیات این بغض نفس گیر!
می دانم، کمی ... تنها کمی می دانم و اندکی می توانم تصور کنم دردی که می کشی! زجری که می بینی! آهی که می شنوی!
من! من تنها؛ تنها می توانم از صفحه تلویزیون ببینم، از گوشی بخوانم، اما نمی دانم برای این درد، جز دعا چه می توانم انجام دهم؟
اما شما...امان از دلتان! شما که در بطن حادثه هستید. در خود فلسطین، در زندانهای مخوف اسراییل، در غزه، میان خرابه های بیمارستان المعمدانی ایستاده اید و حادثه قرن حاضر را با زمانه ی یزید مقایسه می کنید و شمرهایی که تکرار می شوند را می شمارید و برای عمر سعدهایی که به خاطر گندم واهی از ذبح علی اصغرها اباحی ندارند تاسف می خورید.
نه تنها این حادثه و این غم جانسوز بلکه همه جا! هر کجا که مظلومی دارد آه می کشد و گرسنه ایی صدایتان می زند و آبرومندی برای حفظ آبرویش گریه سر می دهد و کودکی که...آه از دل این کودکان! کودکی که از سرما می لرزد. از جنگ می ترسد. از نبود پدر و اشک مادر می رنجد. حتی از گرانی اسباب بازی می نالد.
شما ای جان دل، که مهربان تری برای همه از پدر و مادر چه می کشی ؟... چه می کشی. نمی دانم وقتی ما به واسطه و بهانه تولدت در خانه هایمان، مغازه هایمان، اداره هایمان،کنسولگری و وزارت خانه هایمان، در حال گرفتن جشن و شادی بودیم، دست می زدیم و پایکوبی می کردیم، شیرینی میخوردیم و غذا می دادیم میان کدام کوچه ویرانه غزه ایستاده بودی و دست نوازش بر سر کدام کودک سرما زده گرسنه زخمی می کشیدی؟
پای درد دل کدام پدر بودی که در حال دیدن عکس و فیلم خنده های شاهانه کودک شهیدش اشک می ریخت؟ برای دل کدام مادر دعا می کردی که جای خالی فرزندان شهیدش را به نظاره نشسته بود؟
با علم به اینکه می دانم که می دانی کودکان جنگ زده و گرسنه ، مردان زخمی و زنان خسته در سرتاسر گیتی هستند و دست تمنا به سویت دارند؛ از ایران تا همه جای دنیا. چرا که دنیا محل درد است. کسی قرار نیست در این دو روزه دنیا، به این اردوگاه موقت دل خوش کند، قرار نیست برایش ماندگار باشد.
اما... همه ی حرف در این اماست آقا جان. اینکه تا وقتی شما نیایی، شما نباشی این درد دنیایی برای همه یکسان نیست. یکی درد می کشد و دیگری از درد او پول در می آورد .فرق نمی کند کجای دنیا باشد ایران و غیر ایران ندارد.
یکی دارو ندارد، دیگری دارد، اما نمی دهد در انباری اش دپو می کند تا قیمتش که دوبرابر شد بیاورد. حالا این وسط چند نفر هم مردند چه بهتر! تب خواستن بالا می رود. کودکان کار در کوچه و خیابان در سرما و گرما جان می کنن و گیر گروه مافیا می افتند و کودکیِ معصومانِشان زیر دست افراد بی کفایت پرپر می شود چه بهتر!
هستند مردمی که سرگرم این ها شوند و نفهمند بقیه بر سر صندلی پایه شکسته دنیا در حال دعوا هستند تا شاید فیش حقوقی شان چند برابرتر شود.
در غزه، یمن، سوریه و سایر کشورها جنگ است چه اشکالی دارد! کارخانجات اسلحه سازی عده ایی از رونق نیفتد کافی است. در اروپا و آمریکا بی خانمان ها از شدت سرما می میرند اصلا مهم نیست! همین که عده ایی بلاگر و سلبریتی در کشوره های دیگر پوسته رویی شیک این شکلات تلخ را می بینند و مفت و مجانی برایشات تبلیغ کاذب می کنند کافیست.
فقط ای کاش جناب عزارییل که هر روز، روزی چند بار به همه ما سر می زند، برای صاحبان منصب و قدرت در هر جایگاهی که هستند از مدیریت یک آپارتمان کوچک تا اداره ایی بزرگ؛ در هر کشوری که هستند از کوچکترین کشور که در نقشه پیدا نیست تا بزرگترینشان که چند ایالت دارد، نشانه ایی می گذاشت تا یادشان بیاید این سبو بشکستنی است.
شاید با دیدن این نشانه، همین امروز گرسنه ایی سیر شود. کاغذ بازی کار آفرینی تمام شود. وام گرفتاری داده شود. کودک کاری جان پناهی دایمی پیدا کند. نماینده ایی، وکیلی، وزیری،استاندار و فرمانداری تصمیم بگیرد دیگر هیچ وقت نقش بازی نکند و جز برای رضای خدا قدمی برندارد.
حرف زیاد استTحرفهایی که همه را نه تنها خود می دانید بلکه می بینید و همین است که داغ بر دل می گذارد. این که قلب مهربان شما تاپ ندارد و ما هم چون همیشه فقط اطراف خود را می بینیم.
مشکلات کوچک خود را بزرگ جلوه می دهیم و ترجیح می دهیم به جای دعا برای شما و برداشتن قدمی برای گرفتن دست دوستی، همسایه ایی، همشهری، هموطنی که باعث تعجیل در ظهور شما می شود پایمان را سر راهش قرار دهیم تا وقتی افتاد ما دوقدم از او بیشتر جلو بزنیم.
آقاجان! کمکان کن! یاریمان ده! ذکر دعایت را از ما و نسل ما برندار! اجازه نده پول حرام، فضای مجازی اشتباه، گرفتاری دنیا ما را از پرورش منتظران ظهورت غافل کند.
ما دلمان می خواهد حرهای زمانه را در صف منتظرانت داشته باشیم نه...
آقا جان! دعایمان کن و لطفا زودتر بیا!