دیماه ۱۳۸۹ و در سی و سومین سال شکلگیری انقلاب اسلامی ایران که با قیام و خیزش مردم قم آغاز شد؛ بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر دارالمومنین کاشان، اولین خیز خود را در راستای اجرای سیاست بد و غلط یکسانسازی، در کمال بیاحترامی و بدون اطلاع و رضایت خاندان شهدا برداشت.
در حالی که پدران، مادران، همسران، فرزندان، برادران و خواهران شهدا سر بر بالش آرامش و اطمینان خاطر خویش گذاشته بودند؛ هجمهی شبانه کمپرسورهای تخریب و توسعه، به جان قبور شهیدان (مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان) آغاز شد و به مرور، نمادهای روحبخشی که کار دست خلاقانهی خانوادههای معظم شهدا به ویژه مادران شهید بود؛ از پای و پایه بر زمین افتاد و شیرازهی کتاب ناب و بکر دوران هشت سالهی دفاع مقدس که اندیشهی نسلهای گذشته، حال و آینده را جلا میبخشید، از هم گسست.
خورشید خدا که طلوع کرد و خانوادهها، پای بر گلزار شهیدانشان گذاردند؛ خورشید حقیقت، از پس سیاهی شب، سر بر آورد؛ دیگر بار، داغ دلبندان آنان تازه شد و قلبشان را جریحهدار ساخت ...
سنگهای قبلی مزار شهیدان که مطابق سلایق خانوادهها و مشتمل بر متنهای خود نوشته آنان و یا سرودههای شاعران نامی شهرمان بود و غالباً بیش از سی سال، خم به ابرو نیاورده بودند؛ به جای آن که با احترام تمام قد و سالم برداشته و در محل امنی نگهداری شود، تا امروز در باغ موزهی دفاع مقدس به عنوان آثار فرهنگی و ناب آن دوران طلائی، در معرض نسلهای مختلف قرار گیرد؛ در اثر تصمیم نابخردانهی مجریان امور (به ویژه عنصری که هنوز از نقش خود دفاع و از گلزار فعلی شهدا، به عنوان زیباترین گلزار های ایران یاد میکند و متأسفانه این ادعا را به سایر افراد حقیقی و حقوقی هم تسری داده است) از تیغ تیز کمپرسورها مصون نماند و به سان پیکرهای مطهر شهدا، اربا اربا گردید.
این قطعه قطعهها، یا در کف گلزار شهدا و در لابلای ملاتهای سیمان مدفون گردید و یا متأسفانه به چاله زباله های شهرداری منتقل و همراه با سایر اقلام ضایعاتی و زبالههای متعفن به آتش کشیده شدند...
اخیرأ تعدادی از این سنگها، همراه با سایر آثار شهدا توسط اینجانب تفحص شده و پس از مطابقت با اسناد در اختیار خود (به عنوان مستندساز گلزار شهدا و آثار آنان) مورد شناسایی قرار گرفته است.
حضرات بیکفایت بنیاد شهید که هیچ نظارتی از آغاز تخریب گلزار تا پایان به اصطلاح ساماندهی آن (طی بازهی زمانی دیماه ۸۹ تا بهمنماه ۹۴) نداشتند، روند غلط خویش را تا آنجا ادامه دادند که نوشتههایی مملو از اشتباهات مختلف همچون نام و نام خانوادگی شهید، تاریخ تولد، تاریخ شهادت، محل شهادت و وصیتنامهی آنان را بر سنگهای بیروح و بی کیفیت سوپر نطنز (که رنگ سیاه بر تن داشت، نه رنگ عاشقی و روح آدمی را آزرده خاطر میساخت) نشانده و با افتخار به رخ خانوادههای شهدا کشیدند.
و جفایی که بر خانوادههای شهدا رفته است، سر دراز دارد ...
تغییر، تکمیل و گسترش سازهی دفتر فرهنگی گلزار شهدا (موسوم به خیمهی حسینی) که با آتش تهیهی بنیاد شهید و موافقت مالی ۱۰۰/۰۰۰/۰۰۰ تومانی شورای شهر قبلی و افزایش این مبلغ در شورای شهر فعلی به ۲۰۰/۰۰۰/۰۰۰ تومان و ... خبط دیگری است که متاسفانه با نام خانوادههای شهدا صورت گرفته و میگیرد. در این رابطه تعدادی از خانوادههای شهدا، شکواییهای را در مخالفت با این سازه که فضای گلزار را کور کرده است، برای آقای دکتر قاضیزاده هاشمی (ریاست بنیاد شهید و معاون رییس جمهور) ارسال داشتهاند و رونوشت آن به استاندار، معاونت عمرانی استانداری، فرماندار، شهردار، دادستان، ریاست اداره بازرسی، شورای شهر و... منعکس گردیده است؛ لکن حکایت همچنان باقیست.
در آستانهی سال جدید، اظهارات آقای سیدمحمدحسین علوی زاده (جوانترین سرپرست سازمان آرامستانهای شهرداری از آغاز تاکنون) در شبکهی شهر کاشان مبنی بر این که:
«افزون بر ۱۵ میلیارد از ۲۵ میلیارد و ۵۰۰ میلیون اختصاص داده شده به سازمان متبوع خود، در بخشهای عمرانی هزینه می شود و مسقفکردن گلزار شهدای دارالسلام که آرزوی دیرینه و جزء مطالبهی خانوادههای معزز و زیارتکنندگان قبور مطهر شهدا بوده است، در اولویت قرار دارد.»
مرا شگفت زده کرد. برای ایشان نوشتم:
«به عنوان عضوی کوچک از خانوادهی شهدا، از جنابعالی سوال میکنم که بر اساس کدام بررسی انجام شده، به این نتیجه رسیدهاید که مسقفکردن گلزار شهدا، آرزوی دیرینه و جزو مطالبهی خانوادههای معزز و زیارتکنندگان قبور مطهر شهیدان بوده است؟!
همانطور که تا حدودی مطلعید، بنیاد شهید هم مدعی است که تخریب گلزار شهدا و انجام کار غلط یکسانسازی با رضایت اخذ شده از خانوادههای شهدا صورت گرفته است که دروغی بیش نیست. خواهشمند است در رابطه با تصمیم اتخاذ شده دقت و تأمل فرمایید.»
و او در پاسخ برایم چنین نوشت:
«با ارتباطی که من با گروههای شهدایی و خانوادهها دارم، این ادعا را میکنم. ضمناً شورای اسلامی شهر، اصرار زیادی به این اقدام داره.»
و باز برایش نوشتم که:
«ضمن احترام به گروههای فرهنگی شهدایی، اینان نمیتوانند در این رابطه تصمیم گیرنده باشند. چنانچه خیمه حسینی هم توسط آنها و بدون رضایت خانوادهها ساخته شد و احدی مانع آنان نشد. متأسفانه شورای شهر هم به شکواییهی خانوادههای شهدا بی توجهی کرد و حتی پیگیریهای اینجانب هم، بی اثر ماند. در عین حال انشاءالله در یک گفتگوی دو نفره، در این رابطه صحبت خواهیم کرد... اولویت اول در گلزار شهدا، اصلاح سنگنوشتههاست؛ نه مسقف کردن گلزار. حکایت آن است که کسی زیر شلواری و زیرپوش بر تن کند و کراوات بزند. (این دو با یکدیگر، همخوانی ندارند) شما سعی کنید مسوولین مافوق خود را قانع نمائید. بنده حاضرم در هر جلسهای که آنها حضور داشته باشند، بیایم و اولویت کار را شرح بدهم.»
و اما سخن آخر با مسوولین مختلف شهرستان:
خطاها و جفاهائی را که دیروز بر خانوادههای معظم شهدا روا شده و بعد از آن نیز تاکنون ادامه داشته است؛ تکرار نکنید. آنان کار را به جایی رساندند که مقام معظم رهبری در بازدید روز چهارشنبه ۱۳۹۷/۱۱/۱۰ از مزار شهدا در بهشت زهرا (سلاماللهعلیها)، این گونه مورد خطاب قرار داده و نهیب زدند:
«یکی از کارهای بدی که بعضی از مدیران گلزار های شهدا انجام میدهند، این کار غلط یکسانسازی قبور شهداست. اینجا (۱) خوب است، همین درست است. بیایند صاحبان این شهدا، پدرانشان، مادرانشان، فرزندانشان، همسرانشان علامتی داشته باشند، عکسی داشته باشند، این خوب است. این شکل، شکل طبیعی است. هیچ لزومی ندارد که ما این (علامتها) را صاف کنیم، به خیال این که میخواهیم زیباسازی کنیم. زیبایی هر جایی و هر چیزی به حسب خودش است؛ زیبایی انسان، زیبایی باغ، زیبایی قبرستان، زیبایی هر چیزی را باید به حسب خودش محاسبه کنیم.»
پینوشت:
۱- منظور معظمله، مزار مورد بازدیدشان میباشد. علت این که آن جا به صورت بکر باقی ماند، این بود که خانوادههای شهدا در مقابل هجمهی تخریب کنندگان، مقاومت کرده و مانع اجرای این طرح غلط شدند. همانگونه که خانوادههای شهدای شهر اصفهان نیز اعلام کردند، ما میخواهیم مزار عزیزانمان به همان صورت قبل باقی بماند و ماند.
مواظب باشید که شما نیز با اقدامات نسجیدهی خود، موجبات دلشکستگی جمع باقیماندهی از خانوادههای شهدای کاشان را فراهم ننموده و مشمول نهیب دوباره امام جامعهی اسلامی قرار نگیرید.
در پایان اینجانب به عنوان مستندساز گلزار شهدای دارالسلام و آثار آنان، از جناب آقای دکتر شریف زارعی (فرماندار و ریاست شورای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت شهرستان) درخواست میکنم تا بنده را مفتخر به شرکت در جلسهای با حضور کلیهی اعضا نموده تا گزارش مبسوطی در خصوص اثبات ادعاهای خویش و ارائه راهکارهای مناسب برای اصلاح امور و چگونگی برون رفت آن ارائه نمایم.
خادم و خاکپای خانواده معظم شهدا / عباس محبوبی