گوركني هم مانند برخي از مشاغل ديگر جمعه و
شنبه و تعطيلات و غير تعطيلات و ساعت كار اداري نمي شناسد، وقت و زمان مشخصي هم
نمي شناسد و به بندگان خدا هم نمي توان گفت چرا روز تعطيل و يا غير تعطيل رفته اي،
بايد آماده باش بود تا هرلحظه دست به كلنگ و بيل شد و خانه آخرتي براي بنده خدايي
ساخت. خانه آخرت هم تفاوتي ندارد همه در يك متراژ
مشخص و با 7 متر پارچه سفيد هستند، تفاوتي هم ندار واينجا صغير و كبير و
سفير و وزير پادشاه و وزير و فقيرنداره همه در يك سطح هستند.
اين گپ و گفت گوركن جوان سازمان دارالسلام
كاشان احسان جمالي با پورتال خبري كاشان است كه مي گويد، اين
صندلي ها و ميزها به كسي وفا نكرده و نميكند و امانت است و امانت را بايد تحويل
داد و آمد اينجا در اين يك وجب جا خوابيد.
جمالي با همان سادگي و بي آلايشي كه دارد ساده
هم حرف مي زند و مي گويد، خيلي روي اين
صندلي هاي رياست و پشت ميزهاي مديريت نشسته اند و رفته اند و صندلي ها و ميز ها
ماندگار بوده، اما از صاحبان قبلي آنها ديگر اثري باقي نمانده است و تنها چيزي كه
با خودشان آورده اند در قبر همراهشان دفن شده يك مشت خوبي و بدي است.
اين گوركن جوان شهرمان كه عاشق شغل خودش بوده و
آن را سعادتي مي داند كه خداوند نصيب هركسي نمي كند، اما از وضعيت نامشخص شغلي
خودش گلايه مند است و مي گويد، 6 سال است در بخش دفن سازمان دارالسلام كاشان مشغول
به كار هستم و با وجود اينكه جمعه و شنبه و تعطيلات و ساعت كار مشخصي ندارم و
هميشه در آماده باش هستم هنوز بيمه دفن
نيستم و حقوق دريافتي من با ساعت كاري و اضافه كاري كه انجام مي دهم همخواني ندارد.
قسمت هاي مهم اين گپ و گفت بدون اينكه تنظيم به
صورت خبر و يا گفتوگو در پي مي آيد:
* دريافتي ماهيانه ام با اضافه كاري ميانگين بين 150
تا 200 ساعت در ماه يك و ميليون 700 تومان است كه اگر هزينه هاي بنزين و صبحانه و
ناهار و رفت و آمد و پودر لباسشويي را كه بايد از جيب پرداخت كنم ماهيانه حدود يك
ميليون و 300 هزار تومان است كه اين مبلغ با توجه با ساعات اضافه كاري و سختي كار
در گرما و سرما و برف و يخبندان و جمعه و تعطيلات رقم ناچيزي است.
* حدود 6 سال است قراردادي كار مي كنم چند نفري
بعد از من آمدند و در فضاي سبز و قسمت هاي ديگر مشغول به كارشدند و سازماني شدند
اما من با 6 سال سابقه كار كه حقم بود سازماني شوم، هنوز سازماني نشدم.
* قرار بود بيمه دارالسلام شوم به من گفتند اگر
يكسال اينجا سابقه خدمت داشته باشي مي تواني بيمه دارالسلام باشي و من گول خوردم و
هنوز بيمه دارالسلام نشده ام.
* گوركن آرامستان هلال ابن علي(ع) يكي از اهل سنت
بود به من پيشنهاد دادند بروم آنجا با تمام مزايا، اما چون به سازمان دارالسلام
تعهد داده بودم برسر تعهد خودم ماندم، اما سازمان دارالسلام مرا بيمه دارالسلام
نكردند در حالي كه اگر رفته بودم آران و بيدگل، الان بيمه هلال ابن علي(ع) بودم و
تا هلال ابن علي(ع) بود من همه بيه هلال ابن علي(ع) بودم.
* من الان هم بيمه هستم، نمي گويم كه بيمه نيستم
اما به جاي اينكه بيمه دفن كه كار من دفن است باشم، بيمه خدمات هستم و تفاوت بيمه
دفن با خدمات اين است كه بيمه دفن سختي كار دارد و مي توان دو سال زودتر از بيمه
خدمات بازنشست شد ضمن اينكه من كارم دفن است و بايد بيمه دفن باشم نه اينكه بيمه
خدمات باشم.
هركس آمده اينجا بعد از يك هفته فرار را بر
قرار ترجيح داده است
* 5 سال است هركس آمده اينجا بعد از يك هفته فرار
را بر قرار ترجيح داده، يكي همسرش و ديگري فرزندش معترض شده و يكي هم شب ها خواب ديده، هركدام به شكلي از زير بار
گوركني شانه فرار كردند و رفتند.
* اين همه سال است اين جا قبر را با جان و دلم مي
كنم از آقايان درخواست كردم، حداقل يك به قبر به من بدهند، گفتن 3 ميليون پرداخت كن، نمي تواني 6 تا 500 هزارتومان بپرداز،
اين هم مزد زحمات من بود.
چرا به خاطرنداشتن حمام بايد خاك گور را با
خودم به خانه ببرم
* نداشتن
يك حمام براي نظافت بعد از كار معضل بزرگي براي من شده است، سه سال هر چقدر تلاش
كردم و گفتم انجا نياز به يك حمام دارد تا بعد از پايان كار و هنگام رفتن به خانه مجبور
نباشم خاك گور را با خودم به خونه ببرم اما هيچكس گوش نداده كه نداده است ويكي
پيدا نشده براي گوركن دارالسلام بسازه تا لاقل وقت رفتن به خونه تميز وارد خونه
شوم و از نگاههاي سنگين زن و بچه ام خلاص شوم.
* بعداز پايان كار روزانه و وقت رفتن به خونه
بايد لباس هاي كارم را خودم را همين جا با
دست شسته تا صبح كه بر مي گردم خشك باشده باشد.
* وقتي اينجا يك حمام براي نظافت پايان كار روزانه
خود ندارم با كله خاكي و پاي كثيف مجبور مي شوم، لباس نو پوشم بروم خونه و هنوز تو
خونه نرسيده اول دعوا است كه اين چه وضعي است چرا استحمام نكرده لباسهايت را پوشيدي،
آيا به نظر شما ساخت يك حمام تا اين اندازه سخت و مشكل است.
* اين ظلم به خانواده ام نيست كه بعد از گذشت 15
سال كه از ازدواج من گذشته هنوز خودم و همسر نتوانسته ايم حتي براي يكبار براي زيارت
امام رضا(ع) به مشهد برويم.
* به شغل خودم افتخار ميكنم و آن را دوست دارم چرا كه اگر
هيچي هم نداشته باشم خدا و آخرت را دارم.
* به خدا از اينكه وقتي تو كوچه من را مي بينند و
مي گويند ‹‹گوركنه›› آمد و فرار مي كنند ناراحت نمي شوم، وقتي در مدرسه از پسرم شغل
پدرش را سؤال ميكنند گريه كنان به خانه مياد، بازم دلم نمي سوزه اما وقتي مي بينم
بعد از 6 سال حق و حقوق و بيمه مرا نه
زيادتر بلكه آنچه كه حق من است را هم نمي دهند دلم مي سوزه و كاري از من ساخته
نيست.
يكي منو قانع كنه تا با انگيزه بيشتري كار كنم
* حالا من بچه خود را به طريقي قانع مي كنم، اما
يكي هم نبايد پيدا بشه من را قانع كنه كه چرا بعد از 6 سال هنوز قرار دادي هستم و
به جاي بيمه دفن هنوز بيمه خدماتي هستم؟ حداقل يكي براي سؤال هايي كه دارم منو
قانع كنه تا با انگيزه بيشتر كارم را ادامه ادامه دهم.
* من حرف هاي دلم را به كي بگم، خيلي دوست دارم با شهرداريا رييس شوراي شهر
ملاقات كنم و به آنها بگم مدت زماني كه وقت من در قبرستان مي گذرد، نصف آن را در كنار
خانواده ام نيستم.
* آقاي ....... فقط براي 24 ساعت شغل شان را با من عوض كنند تا
متوجه شوند قبر كندن و جنازه بغل گرفتن و بوي سدر و كافور و خون را تجربه كنند تا
متوجه شوند چه حالي داره
* هرچند كه گفتن مشكلاتم به تو براي خانواده ام
نون و آب نمي شه، اما اين دردها را به كي بايد
مي گفتم ، شايد هم خدا خواسته تا من با تو آشنا شوم و درد دلهاي خودم را به تو
بگويم و به گوش مسؤولين برساني تا بلكه گشايشي باشد.