سعید غلامیان در پاسخ به یادداشت قبلی بنده با عنوان « نژادپرستی نوین در اقلیم بزرگ کاشان ، حکایتی از پانکاشانیسم هایی که در قفس تقسیمات کشوری خود را حبس کرده اند » مطلبی را منتشر کرد . پاسخ های وی مؤید نقد بنده و در واقع تکمیل کننده و شاهد مثال مواردی بود که در یادداشت قبلی به آن اشاره کرده بودم اما باز لازم دیدم برای فهم بهتر این گفتگو ، جوابیه سعید غلامیان را پشت نویسی و خطاهای آن را به وی گوشزد کنم به این ترتیب که
الف ) : در آزادی بیان فقط ادعا دارید .... ! ابتدا بایست به این تناقض در دو جمله ابتدایی جوابیه شما اشاره کنم که مدعی شده بودید هدفتان از پاسخگویی به یادداشت بنده ، بستن باب نقد و نظر نیست ! اما در بدو این ادعا ، تلویحا با تهدید بنده نوشته بودید : « نسبت به اتهامات وارده حق مراجعه به مراجع قضایی برای اینجانب محفوظ خواهد بود » مگر می شود ادعای آزادی بیان و عقیده داشت و آن را از اجزای اصلی دموکراسی دانست اما همزمان با راهبرد هراس و ارعاب ، منتقد و صاحب نظر را به قصد عقبنشینی و سکوت ، تهدید به شکایت کرد ؟! یادداشت قبلی اینجانب ، انتقاد بنده خطاب به شخص جنابعالی بود نه انتقاد پورتال خبری کاشان به مجموعه کاشان نیوز که جنابعالی در جوابیه ، آن را تقابل دو رسانه و قراردادن رسانه در برابر رسانه تلقی کرده بودید ! اگر هم بنده را رسانه می پندارید باید عرض کنم که مرسوم نیست یک رسانه ، رسانه دیگری را تهدید به شکایت کند ! اما در عین حال هنوز قانونی با مضمون سکوت متقابل رسانه ها نسبت به مواضع یکدیگر وضع نشده است. رسانه ای که ارگان یک جریان و جناح خاص باشد و بخواهد اندیشهها و اهداف ناصواب و خط فکری اشتباه خود را در جامعه نشر دهد ، با تنویر افکار عمومی و آگاهی بخشی های رسانه ای باید با آن مقابله کرد و روشنگری رسانه ای به ایام انتخابات و غیرانتخابات هم ارتباطی ندارد.
ب ) : دلبستگی به اصلاح طلبان با هیچ پاک کنی پاک شدنی نیست ! جنابعالی در جوابیه ، خود را به عنوان یک روزنامهنگار و وکیل دادگستری معرفی کرده و گفته بودید هیچگونه وابستگی، دلبستگی و ارتباطی با اصلاحطلبی مصطلح در کشور و کاشان و هیچ تعلق خاطری به دستهبندیهای رایج ندارید . اینکه در دفاع از متهمان ، وکالت چه اشخاص و افرادی را با گرایش اصلاح طلبی بر عهده داشته اید حق شما و حق موکلتان بوده است و اشاره به آن ، جایی در این گفتگو ندارد ، اما به گواه دیگران و شواهد و امارات و قرائن موجود در کاشان نیوز و رویکردی که این پایگاه خبری در نشر اطلاعات و اخبار و تحلیلهای خود دارد ، به یقین می توان بر این ادعا صحه گذاشت که پایگاه خبری کاشان نیوز ارگان اصلاح طلبان کاشان است که مدیرمسئول آن نمی تواند با هیچ سوگندی از این جریان تبری بجوید .
ج ) : اگر قدمی برای تشکیل استان جدید برداشته اید تبلیغ کنید و آن را به مردم بگویید در جوابیه نوشته بودید آقای ساداتی نژاد با تبلیغات ، خواسته و تلاش بیش از 50 ساله را ( یعنی استان شدن کاشان را ) مصادره به مطلوب نموده و شایسته نیست ! اولا کاش یک بار در کاشان نیوز تمام اقدامات استان شدن کاشان در 50 سال اخیر را در یک کفه ترازو می گذاشتید و آن را ارزیابی می کردید تا وزن و مقدار تلاش هر یک از پیشینیان در تحقق این مطالبه سنجیده شود ! ثانیا هیچ یک از نمایندگان دوره های قبل کاشان و آران و بیدگل ، ریسک بالای ارائه این طرح را نپذیرفتند ، مخالفت های مردم و نمایندگان شهرهای اقلیم کاشان بزرگ ، مخالفت مسئولان استان اصفهان ، مخالفت مسئولان دولتی و قوانین کشوری با تشکیل استان جدید ریسک هایی بود که نمایندگان دوره های قبل ، به خاطر آن ، از صرافت طرح رسمی آن می افتادند و فقط به تذکر و نطق میان دستور در صحن علنی مجلس بسنده می کردند و شعار می دادند کاشان باید استان شود ! اما نماینده کنونی با علم به موانع قانونی و غیرقانونی این مطالبه ، ریسک بالای ارائه رسمی این طرح را در قوه مقننه پذیرفت و راههای نرفته ، نمایندگان پیشین را در این دوره پیمود و مراحل آن را با مردم و رسانه ها در میان گذاشت و البته هنوز به مقصد نرسیده که بخواهد آن را مصادره به مطلوب کند و صد البته این طرح در صورت به نتیجه رسیدن ، آنقدر اهمیت دارد و خواهد داشت که باعث و بانی آن مفتخر به دریافت نشان تلاش شود. امروز می بینیم در خصوص این طرح اجماعی بین فعالان کاشان ایجاد شده است که آیه یاس و القای بدبینی و اختلاف افکنی ها عده ای ناآگاه ، نخواهد توانست این اجماع را در هم بشکند.
د ) : جنجال آفرینی برای اسم قابل تغییر و غیرمصوب با هدف بی اعتبار کردن تلاش های نماینده مردم در جوابیه تان راه استان شدن را همگرایی مستدل و بیان امتیازاتی دانسته اید که شهرستانهای همجوار در صورت پیوستن به این تاسیس به آن دست خواهند یافت و در ادامه طرح آقای ساداتی نژاد را طرحی خام، یک سویه و یک طرفه ، بدون کارشناسی ، بدون مشورت و بدون درنظر گرفتن نقطه نظرات موکلین توصیف کرده بودید ! جنابعالی همگرایی و امتیازدهی به شهرستانهای همجوار را در چه می دانید که نماینده مردم از آن غفلت کرده است ؟ اگر در ارائه این طرح ، همگرایی وجود نداشت و یکسویه و یکطرفه بود ، برای اسم فرضی و غیرمصوب که به قصد همگرایی و اجماع مخالفان تعیین شد ، جنجال و هیاهو به پا نمی شد ! و گرنه آقای ساداتی نژاد مثل به اصطلاح متفکرانی ! چون شما می توانست از روز اول روی عنوان متعصبانه « استان کاشان به مرکزیت کاشان » نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد ، بایستد و خیلی زود به زیاده خواهی متهم و با دست رد مسئولان شهرستانهای اطراف مواجه شود.
در جوابیه نوشته بودید در طرح ارائه شده آقای ساداتی نژاد حتی اشاره ای به مرکزیت این استان نشده است و آیا این نشان از عدم تعلق خاطر به کاشان نیست؟ چطور می شود عده ای در سطح وکیل و وزیر در باب طرح تشکیل استان جدید در شمال استان اصفهان در جلسات متعدد در مجلس شورای اسلامی و خارج از آن گفتگو و رایزنی داشته باشند ، اما راجع به مرکز آن نظری نداشته باشند ؟ اصلا چطور ممکن است نماینده کاشان طراح طرحی باشد که منافع کاشان در آن ، لحاظ نشده باشد ؟! آیا همه این طرح در نام آن خلاصه شده که اگر اسم کاشان روی آن نباشد به زعم شما یعنی تعلق خاطر نداشتن به کاشان ؟! « اصفهان شمالی » نامی بود که آقای ساداتی نژاد طراح اولیه بر سر اسم طرح خود نهاد تا با این مفهوم که کاشان پاره ای از استان اصفهان است ، بهانه را از دست برخی اصفهانی های کاشان ستیز بگیرد و بتواند مسئولان اصفهان را با طرح خود همراه کند که البته نسبت به نیت نماینده مردم کاشان و آران و بیدگل در این خصوص بی انصافی شد . آقای ساداتی نژاد در ابتدا برای کاهش حساسیت مردم و مسئولان اصفهان و کاهش سنگ اندازی و ترغیب مردم و مسئولان شهرهای همجوار و به منظور همراهی و همگرایی، در ابتدا نام استان اصفهان شمالی را برای طرح خود در نظر گرفت اما وقتی با مخالفت برخی نمایندگان شهرستان اصفهان موجه شد در نشستی با حضور نمایندگان شهرهای دخیل در طرح ، برای نام مناسب و جدید ، جلسه ای مشورتی تشکیل داد. وی در این نشست نام استان کاشان و استان سیلک را که مد نظر اغلب مردم این خطه است پیشنهاد داد اما نمایندگان مردم شهرهای دیگر نیز اسامی مراکز باستانی و مهم خود را پیش کشیدند و بر اهمیت نام پیشنهادی خود در نامگذاری استان جدید تاکید کردند و سرانجام با اجماع و موافقت نمایندگان این شهرها ، نام جدید ، غیرمصوب و قابل تغییر « گلساران » برای این طرح تعیین و منجر به جلب رضایت تقریبی نمایندگان مردم این شهرها شد . جنابعالی از معدود افرادی هستید که با چشم پوشی و بی اعتبار کردن تمام تلاش هایی که تاکنون برای تحقق این مطالبه مهم اهالی اقلیم کاشان بزرگ انجام شده ، دائم بر سر نام فرضی غیرمصوب و قابل تغییر این طرح که موضوعی فرعی است حاشیه آفرینی کردید و تاکنون هیچ ایده و راهکاری به جای این طرح ، ارائه نکرده اید .
ه ) : القای یاس و ناامیدی در روند پیگیری مطالبه بحق اقلیم بزرگ کاشان در جوابیه نوشته بودید طرح استان جدید ، صرفاً جنبه تبلیغاتی و انتخاباتی داشته و نتیجهای جز اتلاف بودجه و زمانی که از جانب موکلین در اختیار نماینده به امانت نهاده اند نخواهد داشت. اگر درباره سرنوشت طرح استان جدید از گلام کارتون گالیور هم می پرسیدیم ، با شما همسو می شد و می گفت : « من می دونم نمیشه ! » این روحیه یاس و ناامیدی و مخالف خوانی ها ، هیچ گاه کاشان را به جایگاه واقعی خود نرسانده است. اما اگر طرح تشکیل استان جدید در منطقه به نتیجه مطلوب هم نرسد همین که در سطح قوه مقننه مطرح شد و به عنوان مطالبه جدی و دیرینه مردم کاشان به طور رسمی و مستند در اسناد مجلس شورای اسلامی به ثبت رسید و رسانه های ملی آن را بازتاب دادند ، گام بسیار بزرگی بود که گلام های دوران در این چهل سال نتوانسته بودند به آن دست یابند. در واقع طرح تشکیل استان جدید در مجلس شورای اسلامی شبیه صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی می ماند که ممکن است تیم ما به فینال نرسد اما نفس حضور تیم ملی در جام جهانی دستاورد بزرگی است.
و ) : اتهام زنی های غیرقابل استناد در جوابیه نوشته بودید پاسخ هایی که بعنوان نقد نماینده فعلی شهرستان در کاشان نیوز منتشر شده است به شهادت دیدگاههای ذیل مطالب ، مواجه با سیل توهین، هتاکی و دشنام بوده است که سابقهای از اینگونه برخورد در طول تاریخ کاشان وجود ندارد که طرفداران یک شخص سیاسی اینگونه بر شهروندان بتازند و شخص مذکور کوچکترین عکسالعملی نشان ندهد ! عجب ! جنابعالی چطور و با چه ابزار ردیابی ، سیل توهین و هتاکی و دشنام به مطالب کاشان نیوز را به طرفداران آقای ساداتی نژاد منتسب می کنید ؟ طرح تشکیل استان جدید یک طرح سیاسی و متعلق به هیچ شخص سیاسی نیست ، بلکه مطالبه جمعی اقلیم بزرگ کاشان است که شخصی به عنوان نماینده مردم آن را پیگیری می کند که البته مردم این خطه کارشکنی و حاشیه سازی در این خصوص را بر نمی تابند. بدیهی است خلاف جهت آب شنا کردن ، عیب جویی های واهی و بهانه گیری های تکراری در خصوص مهمترین مطالبه مردم کاشان منجر به واکنش های مخاطبان شما می شود ، ولی این ادعا که معترضان به عملکرد و حاشیه آفرینی های خودتان را ، طرفدار یک شخص سیاسی بپندارید غیرقابل استناد و با حرفه ای که آن را فرا گرفته اید مغایر است.
ز ) : اختلاف افکنی با برانگیختن حساسیت های قومی و محلی بنده بطور عمد در یاددداشتم فقط یک بار از پسوند « برزکی » برای نام خانوادگی جنابعالی استفاده کرده بودم این باعث شد شما در جوابیه خود در این خصوص واکنش نشان داده و نوشته بودید که پسوند برزکی رسماً در اسناد سجلی من مندرج نیست ! اما جنابعالی چطور به خود اجازه می دهید بطور مکرر در شناسنامه دیگران دستکاری کنید ؟! بنده هم به زادگاهم کاشان و به محله قدیمی ام که اکنون نگین شهر کاشان است افتخار می کنم اما تازه به دوران رسیده ای نیستم که ، کاشان را محدود به محله زادبوم خود و حد و مرز فعلی شهر و شهرستان کاشان بدانم . بر خلاف شما که نوشته بودید هر کس کاشانی نیست ، اصل و نسب کاشانی هم ندارد ! بنده عرض می کنم هر کسی که در پهنه بزرگ اقلیم کاشان متولد شده و رشد و نمو یافته باشد ، اصالتا کاشانی است. قرارداد جغرافیایی و تقسیمات کشوری شهرهای اطراف کاشان که در سالیان متمادی به اقتضای اختصاص امکانات و اعتبارات و ضرورت ارتقا ، منفک شده اند ، نخواهد توانست کاشان و کاشانی ها را از بادرود و نطنز ، از آران و بیدگل ، از نراق و دلیجان و ... جدا کند و به ضرس قاطع مردمان همه این مناطق را اصالتا باید کاشانی دانست. اگر جنابعالی به غیر از این اعتقاد داشته باشید ، پس بر اساس همین تفکر قومی و محلی متروک، شما هم کاشانی نیستید ، چون برزکی هستید ! جنابعالی در تمام بهانه جویی های خود در قبال طرح استان جدید ، پسوند « نصرآبادی » را به نام خانوادگی سید جواد ساداتی نژاد نماینده مردم شهرستانهای کاشان و آران و بیدگل اضافه می کنید تا به کنایه بگویید که نماینده این دوره از مردم کاشان چون کاشانی نیست و نصرآبادی است ، بنابر این تعلق و تعصب لازم را نسبت به کاشان ندارد. همچنانکه برخی بنده را به کنایه پایتخت نشین می خوانند تا وانمود کنند چون خودشان در کاشان زندگی می کنند ، خیلی آگاه به مسائل هستند و برای همین اشراف و آگاهی است که دغدغه ای مهمتر از نیش و کنایه زدن به نصرآبادی ها ندارند ! در جوابیه خود فرصت را مغتنم شمرده بودید و در ابراز ارادت ناخالصانه خود به مردم سفید شهر به آنان یادآوری کرده و گفته بودید آیا می دانید سفیدشهر با ارتقای روستای نصرآباد تشکیل گردیده است ! بعد از آن ، تبصره ای را برای ابراز ارادت خود به مردم سفید شهر افزوده و نوشته بودید : « سوای از مواردی که به انحصارطلبی و خودرایی اشخاصی خاص مرتبط میگردد ... » آیا در سفیدشهر ، انحصارطلبی و خودرایی به حد و میزانی رسیده که جنابعالی ، لازم دانسته اید انحصارطلبان و خودرای های این شهر را از ارادتتان محروم کنید ؟!
یا نصرآبادی ها در گفتگوی مکتوب من و شما چه دخالتی داشته اند که جنابعالی در انتهای جوابیه و بعد از امضای خود از هشتگ #نصرآبادی استفاده کرده اید ؟
از سوی دیگر جنابعالی در مقدمه جوابیه در جمله ای بی ارتباط با یادداشت بنده نوشته بودید « رسانه باید به مواردی سوای اختلافات قلمی با کسانی بپردازد که از بیدگل رحل اقامت به پایتخت افکنده و از دور سنگی میپرانند ! » شما باید پاسخ دهید از بیدگلی هایی که به پایتخت کوچ کرده اند ، چه گزندی به شما رسیده که بی جهت در پاسخ به بنده پای آنان را به وسط کشیده اید و به آنان حمله کرده اید ؟!
این خط کشی های محلی و قبیله ای شما اگر برانگیختن احساسات قومی مبتنی بر نژادپرستی و خودبرتربینی نیست ، پس چیست ؟
یا ارتباط دادن موضوعی بی مبنا و غیرقابل اثبات در خصوص یک گروه تلگرامی اردستان به بنده ، جز اختلاف افکنی بین مردم کاشان و اردستان و حساسیت زایی چه معنای دیگری دارد ؟ بنده در قبال نوشته های با امضای خویش مسئولم و به یاد ندارم متعصبانه در تایید یا رد مردم اردستان مطلبی نوشته باشم !
|