به گزارش پورتال خبری کاشان،
گلبرگهای تقویم هرسال دوم اردیبهشتماه بهشتی را به درخشش نام بزرگمردان وزنانی
که گنج علم را در صندوقچه سینهات به امانت میگذارند و چراغ هدایت را درجانت بر میفروزند
ثبت کرده است.
معلم، نور تابندهای که انوار هدایتگر انسانیت را چون زلال چشمهسار
درجانت میریزد، بذر دانایی را در اندیشهات سبز میکند و راه و رسم زندگی را بر
لوح دلت نقش میزند.
۱۲ اردیبهشتماه بهانهای
شد تا خبرنگار پورتال خبری کاشان به سراغ یکی از معلمان کاشانی برود
که ۳۰ سال تجربه آموزشوپرورش
را در کولهبار خاطراتش ثبت کرده است.
پروین سلطانی مقدم کاشانی، متولد سال ۱۳۴۰ با اشاره به اینکه نخستین سال تدریس را از سال ۱۳۶۵ در میبد یزد آغاز کرده است گفت: پسازآن سالهایی در زرند کرمان
تدریس میکند و نهایتاً به کاشان بازمیگردد تا روشنیبخش چراغ دانش و دانایی در
شهرش باشد.
وی، با تأکید بر اینکه یک معلم قبل از اینکه معلم باشد باید یک
روانشناس باشد گفت: یک معلم تا شاگردانش را نشناسد نمیتواند بر آنها تأثیرگذار و هدایتگر باشد.
به گفته وی، اخلاق و رفتار صحیح و خوب معلم میتواند شاگردانش را بهدرستی
راهنمایی کند و مسیر زندگیشان را متحول کند و چهبسا رفتار ناشایست یک معلم
شاگردانش را به قهقرا برد.
این معلم بازنشسته کاشانی، شیرینترین هدیه و خاطره ثمره برخورد
خوب و مدیریت در رفتار روانشناسانه خود را با یکی از شاگردانش در هفته معلم
یادآور شد و گفت: خاطره حکیمه که برایم فیالبداهه در ذهنش حتی بدون اینکه روی
کاغذ بنویسد شعر شیرینترین خاطره من از دوران تدریس و نتیجه برخورد خوب و مدبرانه
بادانش آموزان است.
این معلم ادبیات با اشاره به اینکه همزمان با هفته معلم سالها
قبل دریکی از کلاسهایش برای اینکه شخصیت و روحیات دانشآموزانش را ازنظر اجتماعی
و روانشناسی بشناسید درخواست نوشتن سه بیت شعر از هر شاعری که دوست داشتند با
موضوع آزاد در ۲۰ دقیقه
بنویسند و نکات آرایهای آن را نیز مشخص کنند گفت: آن روز همه شاگردانش جز یک نفر که غرق در دنیا و افکار خودش بود مطالب را
نوشتند.
سلطانی مقدم اظهار داشت: هر چه با اشاره چشم به حکیمه نگاه کردم و غیرمستقیم
پرسیدم که چرا نمینویسی متوجه نگاهم نشد حتی با گام برداشتن به طرفش در انتهای
کلاس و صدای بلند پاشنههای کفشم نیز توجه نکرد و در خودش بود.
وی با اشاره به اینکه من صدایش کردم که دفترت را بیاور و پای تخته بیا
تا شعری را که نوشتی برایمان بخوانی گفت: این دانشآموز ابتدا گفت من چیزی ننوشتم
و من نیز وقتی پاسخش را شنیدم بههیچوجه با او برخورد نامناسب نکردم و فقط بهطرف
همه دانش آموزان گفتم یک معلم دوست دارد حداقل در هفته معلم درخواست و جواب سؤالش
را پاسخ دهید که بلافاصله در جواب این واکنش من گفت خانم من مطلب شما را در دفتر
ذهنم نوشتم.
به گفته وی، وقتی حکیم گفت من جواب را دفتر ذهنم نوشتهام باز با
مهربانی و ملاطفت گفتم عیبی ندارد بیا آنچه را در ذهنت نوشتی روی تختهسیاه برای
همه ما بنویس.
سلطانی مقدم، با تأکید بر اینکه این دانشآموز آن روز مطالب کلاس
ادبیات و تمام ویژگیهای معلمش حتی اسم و فامیل او را در ذهنش فیالبداهه در قالب شعر چنین سروده بود
که
تا تو دبیر من شدی ای شه دلستان
من/نام تو پروین میرود هر دم بر زبان من
توصیف شعر و نثر تو سلطان مهربان من/چون خون گرمی میدود اندر وجود
و جان من
تا روح بود در جسم من مهرت ز جانم میرود/آینده مدیون توأم ای ملک
کاشان من
به گفته وی، حکیمه آن روز با صبوری و مدیریت در برخورد و واکنش وی
به او که در شعرش با عنوان سلطان قلبها میخواند از لاک تنهایی خود بیرون و
سرخوردگی که از رفتار غلط یک معلم دیگر در سالهای دور داشته بیرون میآید و راه
شکوفایی و اعتمادبهنفس خاموش خود را بهروشنی و زیبا بازیابی میکند.
به گفته وی، حکیمه همیشه میگوید تو همان نوری هستی که برخورد و
رفتار صحیح، دوستانه و روانشناسانه و کلام روشنگرانهات مرا در مسیر موفقیت و
هدایت استعدادها رهنمون شد و فقط با یک رفتار مدبرانه و حسابشده در کلاس قلم را
دوباره در دستان شاگردش عصای سرنوشتساز زندگی کرد.
این معلم بازنشسته کاشانی، در ادامه خاطره معلم شهید مهدی عبدالله زاده از زرند کرمان بهعنوان شهدای غواص
را یادآور شد و گفت: معلم شهید عبدالله زاده در زمان دفاع مقدس عازم جبهههای حق
علیه باطل میشود و پیکر مطهرش پس از ۳۰ سال دقیقاً در زمان بازنشستگی و پایان ۳۰ سال خدمتش به آغوش
مام میهن برمیگردد و برگپایانی کتاب چشمانتظاریهای پدرومادرش را ورق میزند.
سلطانی مقدم، با تأکید بااینکه معلم شهید عبدالله زاده حتی پس از
پایان حیات جسمانی نیز از جوشش آموزش و هدایتگری نمیافتد و حتی با پاره استخوانهای پیکرش نیز درس
رشادت، شهادت، مقاومت، دلیرمردی و فداکاری را برای نسل حاضر سرمشق میدهد گفت:
شهید عبدالله زاده در زمان حیاتش با موسیقی کلام و زلال رفتارش علم و دانش و
دانایی و اخلاق را به شاگردانش درس زندگی میداد پس از شهادتش نیز با آمدن
شکوهمندانه و سرشار از معنویت و صلابتش نسل جوان را متحول میکند و دفتر انسانیت و
رادمردی و فداکاری و جانفشانی را به نام ایثارگران جهاد و شهادت سرمشق زندگی میکند.
وی، معلم را شمع پرفروغ و هدایتگر و جانبخش انسانی در هر زمان و
مکان تأکید کرد و گفت: معلم خورشید هدایتگری است که نور و حرارت و گرمی تعالیم انسانساز
و بصیرت بخش و دانشافزایی رسالت پیغمبر گونه و پیامبر صفتش حتی پس از مرگش خاموش نمیشود.
به گفته وی، کلام هدایتگر و شعاع دانایی یک معلم باتربیت هزاران
شاگردی که هر یک از آنها دوباره در کسوت یک پزشک، معلم، مهندس، پرستار، نویسنده،
خلبان و صدها شغل و حرفه دیگر چون خون گرم و حیاتبخش در رگهای جامعه جاری و بسان
زلال چشمهسار در جان افراد جاری و ساری است پس معلم همیشه زنده است و هیچوقت نمیمیرد.
شایان ذکر است: روز 12 اردیبهشت در تقویم جمهوری اسلامی ایران پس
از پیروزی انقلاباسلامی و شهادت استاد مرتضی مطهری در روز 12 اردیبهشت ماه سال
1358 توسط گروه فرقان به عنوان روز معلم نامگذاری شده است.
گزارش از: حرمت سادات متولی