« آقاي علي هاشمي طاهري » عضو محترم شوراي اسلامي شهر کاشان را همه ما مي شناسيم ، او فردی است دغدغهمند ، انقلابی و بي پروا ، اظهاراتش را کادوپيچ نمي کند ، رنگ و لعاب نمي دهد و هر آنچه را که تشخيص مي دهد خواه درست يا غلط ، بدون رودربايستي و بلند ابراز مي کند.
او نه ديپلمات است و نه فردي است که بخواهد با چند جمله و کلمه پرطمطراق پز روشنفکرمآبي دهد و حتما در قبال اظهارات و عملکردش مسئول و جوابگوست ، هر چند که گاه در بيان منظورش و در برخي افعالش دچار اشتباههايي مي شود که حتي اصولگرايان ، آن را گل به خودي تعبير مي کنند اما در خيرخواهي و صداقت او و دغدغه اي که او براي اعتلاي نام کاشان دارد هيچ شکي نيست.
واکنش روز شنبه علي هاشمي طاهري در مواجهه با خبرنگار کاشان نيوز را نيز مي توان بر همين اساس و سلب اعتماد او از وب سايت کاشان نيوز قلمداد کرد ، هر چند که اين دو جمله او « سایت کاشان نیوز قانونی نيست ، من سایت کاشان نیوز را آران نیوز نام گذاشتهام! » منطقي و قابل دفاع نيست.
اما با اذعان به اشتباه آقاي علي هاشمي طاهري نمي توان اشتباه آگاهانه و بدتر کاشان نيوز را کتمان کرد ، اشتباهي که در پوشش مظلوم نمايي اين وب سايت ديده نشد و آن انتشار فايل صوتي اظهارات آقاي علي هاشمي در اين وب سايت بود.
خبرنگاران و گزارشگران مي دانند که voice recorder يا دستگاه ضبط صدا ، ابزار خبرنگاران و مصاحبه کنندگان و گزارشگران است تا مصاحبه ها ، گفتگوها و سخنراني مقامات و مسئولان را با آن ضبط کنند اما استفاده از همين دستگاه کوچک جيبي ، قواعد و مقرراتي دارد که هر خبرنگار مسلمان بايد با آن آشنا باشند و اصول آن اين است:
1- گاه منبع خبر ، مصاحبه شونده يا سخنران پيش از آغاز صحبت و سخنراني از خبرنگار مي خواهد دستگاه ضبط صدا را خاموش کند تا سخناني غيررسمي و خودماني يا به اصطلاح « بين خودمان بماند » را مطرح کند ، حتي منبع خبر در اين مواقع موکداً از خبرنگار و مصاحبه کننده مي خواهد حتي به رغم خاموش بودن دستگاه ضبط صدا ، از ياداشت برداري و انتشار اين بخش از سخنانش خودداري کند که خبرنگار متعهد و رازدار و مورد وثوق منبع خبر با وفاي به عهد هيچگاه نبايد آن اطلاعات غيررسمي يا به اصطلاح خودماني را افشا کند.
2 - وقتي منبع خبر يا مصاحبه شونده دستگاه ضبط صدا را روي ميز يا نزديک خود ببيند ، حتما حالت جدي و رسمي به خود خواهد گرفت و در اين حالت خود او از بيان سخنان غيررسمي و خودماني پرهيز خواهد کرد.
باز حتي در اين شرايط بهتر است خبرنگار متعهد و پايبند به موازين اسلامي ، براي جلب اعتماد طرف مقابل خود و مصاحبه شونده ، ابتدا از او اجازه بگيرد و مؤدبانه برايش توضيح دهد كه به چه دليلي اجازه مي خواهد از دستگاه ضبط صوت استفاده كند ، مثلا بگويد اين كار براي رفع اشتباهات احتمالي يا براي تمرکز بيشتر در گفتگو با اوست و اگر مجوز آن را کسب کرد سپس دستگاه ضبط صدا را روشن كند ولي اگر منبع خبر راضي نباشد ، خبرنگار بايد دستگاه ضبط صدا را خاموش و با دست مطالب او را يادداشت برداري كند .
وقتي به آئيننامههاي اخلاق حرفهاي رسانههاي معتبر دنيا هم مراجعه ميکنيم ميبينيم ضبط تلفني يا استفاده از ضبط صوت بدون اجازه طرف مقابل را ممنوع ميشمارند ( و در بعضي موارد ، پخش را نيز تابع اجازه مجدد ميدانند )
3- گاه طرف مقابل خبرنگار ، منبع خبر يا مصاحبه شونده و سخنران از روشن بودن دستگاه ضبط صدا هم اطلاع دارد ، ولي در شرايط خوب و مناسبي نيست مثل سرمربيان برخي تيم هاي فوتبال که پس از شکست تيمشان در مقابل حريف ، در نشست خبري پس از بازي ، آقاي فردوسي پور و برنامه 90 را عامل شکست تيمشان معرفي مي کنند ، به نظر در اين مواقع خبرنگار بايد قيد مصاحبه و گفتگو را بزند يا اين که با کمک روابط عمومي ، مصاحبه شونده را از تبعات رفتار نامتعارف يا مواضع دوپهلو و ابهام آميز و غيرشفافش بر حذر بدارد و براي او توضيح دهد که ممکن است رفتار و گفتار ، يا اطلاعات نادرست و مبهم و دوپهلوي او گمراه کننده باشد يا برداشت ها و تفسيرهاي متفاوتي از آن شود.
اخلاق حرفه اي حکم مي کند در چنين شرايطي نبايد خبرنگار ضبط را روشن نگه دارد و صدا يا تصويري حاشيه ساز را ضبط کند و بخواهد با نشر آن ، آن فرد را تحقير کند و باعث هتک حرمت برادر يا خواهر ديني خود شود.
البته بد نيست گزارشگر و مصاحبه کننده ، اطلاعات نسبي درباره خلق و خوي شخصيت ها و مسئولان و طرف مقابل خود داشته باشد تا از اين طريق بتواند جريان گفتگو را تسهيل و آن را به شيوه بهتري به پيش ببرد ، بدون شک شناخت اجمالي روحيات افراد ، زمينه ارتباط بهتر با آنان را فراهم مي کند.
وقتي کسي در موقعيتي نيست که بخواهد حرف و سخن دقيق و درستي به خبرنگار بدهد ، راهش ضبط صدا و انتشار فايل صوتي او نيست و در ماجراي اخير هم بعيد است آقاي علي هاشمي طاهري حين انتقاد از کاشان نيوز يا آقاي حسن پور مسئول روابط عمومي شوراي شهر حين دلجويي از خبرنگار کاشان نيوز ، براي ضبط صداي خود و رسانه اي شدن آن به کاشان نيوز اجازه اي داده باشند !
سئوال تاکيدي ... آيا آقاي علي هاشمي طاهري و آقاي حسن پور حتي به زعم انتقاد يا دلجويي از کاشان نيوز ، مجوز رسانه اي شدن صدايشان را به شما داده بودند ؟ و آيا انتشار فايل صوتي آقاي هاشمي طاهري و آمادگي براي انتشار فايل صوتي آقاي حسن پور در کاشان نيوز با موازين اسلامي و اخلاق حرفه اي سازگاري دارد ؟
همکاران عزيز ، هنر خبرنگار و سايت هاي خبري ، لجبازي و عصباني کردن منتقدان و مخالفان و طرف مقابل نيست ، راهش اعتمادسازي است . درست است که رسانه نقش نظارتي هم دارد و مطالبهگر حقوق مردم است اما شايسته نيست اين نقش را با طلبکاري و التهاب آفريني و تنش زايي و اختلاف افکني انجام دهد.
درست است که مسئولان بايد از رسانهها حساب ببرند اما ضرورتي ندارد با روشهاي غيرحرفهاي به اين جايگاه برسيد.
قصدم از اين مقايسه ، جسارت به همکاران رسانهاي نيست اما بايد بگويم همه ما از پليس حساب ميبريم ، از بزن بهادرها هم حساب ميبريم اما بين اين دو ، تفاوت است .
بين خبرنگار و جاسوس ، بين خبرنگار و خبرچين ، بين خبرنگار و افسر بازجوي آگاهي ، بين خبرنگار و سرباز ، بين خبرنگار و معلم ، بين خبرنگار و قاضي تفاوت وجود دارد و نقشهاي متفاوتي دارند ؛ هر کدام از اينها وظايفي دارند ، اختياراتي دارند ، مزايايي دارند ، جايگاه تعريف شده و منحصربهفردي دارند ، نقشي دارند ، محدوديتهايي دارند ، معافيتهايي دارند و ابزاري دارند.
انتشار بدون اجازه فايل صوتي افراد ، هنر و برتري خبرنگار نيست ؛ خبرنگار با « پاپاراتزي » ( عکاساني که شبيه يک کارآگاه خصوصي به تعقيب چهرهها ميپردازند تا عکسي ناغافل از آنها بگيرند و بفروشند و جنجال بيافرينند ) اگر چه شباهتهايي دارد اما فرق ميکند. پيگيري ، صفت مشترک آنهاست اما پاپاراتزي قصد پردهدري يا باجخواهي دارد اما خبرنگار قصد روشنگري و استيفاي حقوق ملت . قاعدتاً خبرنگار بسيار عميقتر و فکورتر است و هيجان زده هم نميشود.
پاپاراتزي محدوديتهاي اخلاقي و حرفهاي ندارد اما خبرنگار به قوانين آگاهتر است و خود را موظف ميدارد که در چارچوب قانون و آييننامههاي حرفهاي رسانه خود عمل کند.
حرف پورتال خبري کاشان که شما اعضاي تحريريه آن را با القاب مواجب بگير ، جيره خوار ، دست آموز ، بوقچي ، بي سواد و ... مي نوازيد اين است که برخي همکاران ما در وب سايت کاشان نيوز گر چه استاد کلاس درس عکاسي هستند ولي بايد به آنها بگوييم روشهاي پاپاراتزي در خبرنگاري اسلامي جواب نمي دهد.
نکته ديگر اين که رسانه ها به لحاظ اهميت تاثيرگذاري که در عرصه عمومي دارند ، لقب رکن چهارم دموکراسي را گرفته اند اما باورهاي مربوط به آزادي عمل رسانه ها و آزادي بيان در هر نقطه اي از کشور متفاوت است ، مطمئناً روش کار در کلانشهرها با شهرستانها و شهرستانها با شهرها و شهرها با روستاها متفاوت است و نمي توان مسئولان در حال کار و فعاليت يک شهرستان را اعم از فرماندار ، رئيس شوراي شهر و شهردار را که براي توسعه اين شهرستان ميثاق بسته اند ، دائم با بهانه هاي خرد و جريان سازي هاي کاذب تخطئه و تخريب کرد ؛ و البته آنها به نقد و تحليل هاي ما خبرنگاران محلي نياز بيشتري دارند.
بياييد يکبار هم که شده فقط آمار توليدات خود را که در راستاي حمايت از برنامه ها و طرح هاي توسعه شهر کاشان بوده با آمار توليداتي که آنها را نقد و تحليل مي دانيد مقايسه کنيد سپس از خود سئوال کنيد کدام کفه سنگين تر است.
تيتر مطالبي را که در 21 ماه گذشته عليه شهرداري نوشته ايد را باز نشر مي دهيم تا از خود بپرسيد آيا به همين ميزان از شهرداري خبر توليد کرده ايد ؟!
(کارت زرد شورا به شهردار / انتهای این آسفالت بهارستان است ؟ / انتهاي اين آسفالت بهارستان نيست ؟ / سوالهايي که رئيس و اعضاي شورا حتما پاسخي براي آن دارند / آبستراکسیون پدر ؛ تهدید به استعفای پسر / دليل و هدف از آبستراکسيون در شوراي شهر کاشان چيست ؟ / از امروز اختيار شورا در دستان فرماندار است / سه شنبه مهم براي شوراي شهر کاشان / عاطفه پدر و پسري شورا ، شهرداري را به کجا مي برد / فيش حقوقي يک کارمند شهرداري کاشان / دخالت دیرهنگام شهرداری برای جلوگیری از انعکاس ماجرا / شهرداری کاشان این بار فضای سبز راوند را هدف گرفته است / دومین تخریب آثار تاریخی راوند توسط شهرداری کاشان / شهرداری کاشان در صدد تخریب خانه باغ تاریخی راوند / چراغ شهرداری کاشان و بزرگداشت ساعت زمین! / اثر ارزشمند «گذرتبریزیها» توسط شهرداری کاشان تخریب شد / اندر حکایت شهرداری کاشان ... / جناب شهردار ؛ این یک فرصت خدمتگذاری است، بسم الله / سرانجام بي فرجام طرح غديرپژوهي / اجبار مالک به پرداخت بدهي مستاجر در شهرداري کاشان و ... )
دوستان عزيز ، اينجا کاشان است و آزمودن تجربه هاي شخصيت شيپورچي در کارتون پسر شجاع ، در اين شهر خطاست.
در کارتون پسر شجاع ، شیپورچی ، خرس قهوه ای و روباه مکار دائم در صدد بر هم زدن آرامش و اتحاد و ایجاد نفاق و اختلاف بین حیوانات دهکده بودند و در راه شخصیت های مثبت قصه مشکل ایجاد می کردند و با اقدامات خود ، ماجراجویی های مجموعه را شکل داده و به آن هیجان می دادند ، این شخصیت ها بعضی وقت ها هم به شکل دوست پسر شجاع درمی آمدند تا به او نزدیک شوند و بتوانند به وی ضربه بزنند ولي هيچگاه در اهداف خود موفق نمي شدند.
پيروز و سربلند باشيد