در اواخر سده
اول هجري شيعيان كاشان و فين كه به چهل حصاران معروف بوده نامه اي به امام محمد
باقر (ع) مي نويسند مبني بر اين كه آن حضرت يكي از فرزندانش را براي تبليغ و ارشاد
و نيز پيشوايي مردم به اين منطقه بفرستد. امام باقر فرزندش سلطانعلي را روانه اين
منطقه مي كند و دو، سه سالي در كاشان، فين، باريكرسف و خاوه به تبليغ و ارشاد
اهالي اين مناطق مي پردازد كه مي گويند در فصل تابستان اغلب در خاوه و باريكرسف به
سر مي برده است تا اين كه به دست زرينه كفش حاكم وقت به شهادت مي رسد و اهالي فين
و خاوه كه به دليل بي اطلاعي موفق به ياري پيشواي شان نمي شوند كار از كار گذشته
به ميدان معركه مي رسند جسد وي را در دامنه كوه و مكاني به نام مشهد اردهال به خاك
مي سپارند. از آن زمان كه چند صد سال مي گذرد در دومين جمعه مهرماه از كاشان و
ساير آبادي هاي تابعه آران بيدگل، قم، نراق، محلات، اصفهان، گلپايگان، دليجان و
... هزاران نفر اغلب با خانواده و گروهي خودشان را به اين منطقه مي رسانند. در اين
ميان فيني ها از يكي دو هفته قبل خود را آماده شركت در اين مراسم مي كنند و پاره
اي يكي دو روز جلوتر به اردهال مي روند تا جا و مكان اسكان خود را مشخص كنند.
يكي از آداب
قديمي كه امروزه اثري از آن نيست مطلع ساختن مردم از زمان دقيق جمعه قالي شويان يا
اصطلاحاً جمعه قالي است. چون زمان برگزاري مراسم بين هفته دوم و سوم (نزديك ترين
هفته به 17 مهرماه) متغير است در گذشته يك هفته قبل از زمان دقيق برگزاري مراسم،
موسوم به هفته ي جار، ريش سفيدان و مطلعان در معابر عمومي، گذرها، مساجد و حسينيه
ها زمان دقيق آن را اعلام مي كنند.
انجام مراسم
بدين ترتيب است كه از اوايل صبح هزاران نفر از فيني هاي متعصب چوب به دست كه گفته
مي شود در گذشته به جاي چوب، شمشير، قمه و نيزه به نشانه رزمجويي و جنگ با قاتلان
به دست مي گرفته اند. در كنار جوي آبي كه در صحن بقعه شاهزاده حسين جاري است جمع
مي شوند و منتظر مي مانند تا مراسم آغاز شود.
با شروع مراسم فيني ها يا حسين(ع) گويان و با
شور و هيجان با پايين و بالابردن چوب هاي شان براي گرفتن قالي به سمت مرقد
سلطانعلي به راه مي افتند. معمولاً قبل از اين كه قالي را از خادمين امامزاده
تحويل بگيرند در صحن صفا و صحن هاي جانبي مراسم نوحه خواني و سينه زني برگزار مي
شود و سپس چوب به دستان كه انبوه جمعيت غيرفيني آن ها را احاطه و همراهي مي كنند
قالي لوله شده به نشانه ي جسد امامزاده كه در فرش پيچيده شده از خادمان صحن و حرم
تحويل مي گيرند با ذكر يا حسين(ع) يا حسين(ع) و هياهوي زياد قالي را بر دوش نهاده
از صحن صفا خارج مي شوند.
در اين ميان جمعيت انبوه آبادي هاي ديگر كه حق
نزديك شدن به قالي را ندارند و تنها مي توانند با نوحه خواني و عزاداري آن ها را
حمايت كنند و همچنين دسته ي عزادار خاوه اي ها با علم و كتل قالي شويان را همراهي مي كنند.
گروهي جلوتر
خود را به چشمه مي رسانند و جمعيت را از لب چشمه كنار زده فضا را آماده ي ورود
قالي مي كنند، قالي را به كنار چشمه مي
آورند و با چوب دستي خود آب چشمه را به قالي مي پاشند و گوشه اي از آن را خيس مي
كنند. سپس به همان ترتيب قالي را بر دوش گرفته به سمت مرقد سلطانعلي باز مي گردند
و از صحن سرداري وارد حرم مي شوند. از اينجا به بعد خاوه اي ها دخالت دارند. اما
اوج شور و هيجان مراسم لحظه ي تحويل قالي به خاوه اي ها است كه چون فيني ها دوست
ندارند كه قالي را تحويل دهند بر سر و سينه ي خود مي زنند تا اين كه مراسم پايان
مي يابد.
*جمعه
ي نشلگي ها
اهالي روستاي
نشلگ كه در پنج، شش كيلومتري اردهال است يك هفته بعد از جمعه قالي به بهانه ي
برگزاري مراسم هفت سلطانعلي به صورت خانوادگي به اردهال مي آيند و از صبح تا غروب
در اردهال مي مانند. برخي از خانواده ها كه تازه عروس داشتند عروس شان را هم با
خود مي بردند تا در زندگي شان خوش بخت باشند. درگذشته نشلگي ها پياده به اردهال مي
آمدند و بر مي گشتند كه در برگشت در مكاني
معروف به قدمگاه علي (ع) كه در مدخل آبادي واقع است توقف مي كردند و حاجت مي
طلبيدند.
* بازارموقت
اردهال
هر چند از
ديرباز در كنار بقعه سلطانعلي تعدادي مغازه در قالب بازار سالانه وجود داشته ولي
از يكي دو هفته به جمعه قالي، صنعتگران محلي، مغازه داران، كسبه هاي دورگرد،
فروشندگان محصولات كشاورزي، از كاشان، قم، فين، آران بيدگل و ... اجناس و كالاي
خود را به اردهال مي آورند و براي فروش دو سه هفته اي جا و مكان خاصي مي گيرند كه
قبلاً فضاي مابين بقعه سلطانعلي تا شاهزاده حسين به اين امر اختصاص داشته است.
* معركه
گيري
معركه گيران هم
مانند كسبه ها چند روزي قبل از جمعه قالي خود را به اردهال مي رسانند تا با نمايش
قدرت خود و كارهاي خارق العاده مردم را به دور خود جمع و امرار معاش كنند. مار
بازها با بازي دادن چند مار، حركت چرخش موتور و جهش به بالا و پايين در استوانه اي
چوبي معروف به ديوار مرگ، پهلوانان با پاره كردن زنجيري كه به كتف و بازوي خود مي
بندند و ... از اين جمله اند.
* پرده
خواني
پرده خوان ها
نيز با نصب پرده اي كه حادثه و واقعه عاشورا بر روي آن به نقش كشيده شده به ذكر
مصائب و سرگذشت واقعه كربلا مي پردازند كه اهالي به دور او حلقه زده و به تناسب
وسع مالي شان مبلغي را به پرده خوان مي دهند.
* تعزيه
خواني
تعزيه خوان هاي
آبادي همجوار هم در حاشيه ي مراسم با برگزاري نمايش مذهبي خود واقعه و جنگ و
درگيري هاي ائمه با دشمن را به معرض نمايش مي گذارند.
به هرحال در
پايان مراسم قالي شويان يا روز جمعه نشلگي ها گروهي، معركه گيرها را نظاره مي كنند
و گروهي ديگر تعزيه خوان ها را همراهي مي كنند و برخي هم به گشت وگذر در بازارچه
مي پردازند تا غروب كه ساير مردم اردهال را ترك مي كنند.
در واقع مردمي
بودن آئين و نيز نقش آن در وفاق و اتحاد اجتماعي و از همه مهمتر پويايي آئين که
سال به سال چشم گير مي شود بر آن شد تا مورد توجه مسئولين و کارشناسان و دست
اندرکاران ثبت ميراث معنوي قرار بگيرد.تا اينکه در سال 1389 به پشنهاد پژوهشکده
مردم شناسي سازمان ميراث فرهنگي،صنايع دستي و گردشگري کشور مراحل آماده سازي
پرونده ثبت جهاني اين آئين در دستور کار قرار گرفت و در آذر ماه سال 91 آئين سنتي-
مذهبي قاليشويان کاشان در يونسکو به ثبت جهاني رسيد تا پس از مهارت بافت فرش کاشان
و باغ تاريخي فين سومين اثر جهاني شهرستان کاشان باشد.