نفس شهر در تنگاتنگ محاصره شهرک هاي صنعتي به شماره افتاده و ره به جايي ندارد. ترافيک کور در خيابان هاي باريک، بين ساختمان هاي کج و ماوج، کوتاه و بلند حوصله مردمانش را طاق کرده و سوسوي اصلاح روبه خاموشي است.

مدعيان مديريت شهري در جاي جاي شهر در نهادها ي قدرت، سازمان هاي مجري، خط و خطوط سياسي و جريان هاي مذهبي هر کدام سازي براي نواختن کوک کرده و گويا آنچه کمتر به چشم مي خورد؛ کاري قابل توجه و در خور شأن و منزلت مردمي با تمدن سيلک 7000 ساله است.

به نظر مي رسد تنها فرصت ها است كه در گير و دار مجادلات سياسي از دست رفته و عمليات عمراني و اجرايي شهر را به حاشيه برده است.

آيا مي توان پررنگ شدن معاونت عمراني فرمانداري ويژه شهرستان کاشان را قدمي در جهت تغيير و تحول در مديريت شهريدانست؟ آيا راه برون رفتي از بي برنامگي، موازي کاري و تفکرات سليقه اي يافت خواهد شد؟ آيا تقويت مديران شهري به جاي دشمن انگاشتن همسايگان و فرافکني در دستور کار قرار خواهد گرفت؟ آيا از دل تعامل با بهره گيري از نقاط مثبت تفاوت ها و هم افزايي انديشه ها، شاهد پيشرفت شهري خواهيم بود؟

پاسخ به اين پرسش ها و تجزيه و تحليل شرايط موجود و مکانيزم هاي برون رفت از مشکلات، مواردي است که در گفتگوي پيش رو با معاون عمراني فرماندار کاشان مطرح شده است.

 

محسن فخري متولد 1349، اهل کاشان  و کارشناس ارشد عمران است. او فردي دانشگاهي است که در کارنامه اش، مسئوليت در وزارت کار و امور اجتماعي ، سازمان مديريت و برنامه ريزي، استانداري سمنان ، بنياد مسکن انقلاب اسلامي کشور و معاونت مهندسي و توسعه آبفاي کاشان به چشم مي خورد.

 

ارايه تحليل بر پذيرش اين مسئوليت چندان مهم نيست ، مهم ، فرصتي است که خدا  براي خدمتگزاري به مردم به من عطا نموده است. وقتي بتوانم از اين فرصت براي ارايه خدمت به همشهريانم استفاده کنم خشنود خواهم بود. هرجا بروم همين تفکر را دارم حتي اگر 20 روز به من فرصت داده شود. آنچه مي ماند کار براي خدا و اخلاص در عمل است.

من سال 74 از كاشان رفتم و 90 بازگشتم. كاشان در اين 16 سال بايد چگونه مي شد؟ كجا بود و به كجا مي رسيد. من نمي خواهم عملكرد گذشته را نقد كنم. نگاه من به آينده است. از گذشته درس بگيريم و آينده را بهتر بسازيم. اقدامات دولتهاي پيشين و نهادها در حوزه عمراني شهرستان قابل توجه است. ولي مردم ساکن در شهر کاشان خيلي لمس نمي کنند.گويا شهرشان پيشرفتي نداشته است. كاشان بايد توسعه پيدا مي كرد؟

  البته به جاي توسعه از واژه پيشرفت استفاده كنيم. مقام معظم رهبري در تبيين الگوي اسلامي ايراني واژه پيشرفت را پيشنهاد مي دهند. 

نمي خواهم بگويم در سطح شهر كار نشده است، كار با برنامه نشده است. خيابان ايجاد كرده ايم، مسکن و مجتمع تجاري ساخته ايم، پارك درست كرده ايم، صنايع را گسترش داده ايم ولي بي برنامه و بدون داشتن يك محور مشخص و همه جانبه نگر. يادمون باشه تفکر ، برنامه و اقدامات امروز ما ، نتيجه و محصولش فرداي کاشان است.

 

حوزه کاري معاونت امور عمراني ، صرفا حوزه آباداني داخل شهر نيست . سياستگذاري، برنامه ريزي و نظارت در طرحهاي عمراني و توسعه اي در سطح شهرها و روستاها ، پشتيباني از مديريت فعال در عرصه عمراني شهرستان ، ايجاد فضاي همدلي و همراهي بين دستگاههاي اجرايي، شهرداري ها و دستگاههاي خدماتي از اولويت هاي اين معاونت است. ليکن مطالبه عمومي مردم شهرستان از مجموعه مديريت شهري ، توسعه و آباداني است ، لازمه اش حضور و تلاش همه مديران پويا ، خلاق وفعال است که براي آبادي شهر و روستا تلاش کنند.مشارکت مردم هم البته ضرورت دارد. تلاش و پشتکارو پرهيز از بخشي نگري ، تسريع در توسعه و عمران شهر را سبب مي شود. موقعيتي که شايسته مردم نجيب و فهيم شهرستان کاشان است.

 

مديريت  شهري بايستي مديريتي پاسخگو و خدمتگزارباشد. نگاهش نگاهي کالبدي ، خدماتي البته فرهنگي و اجتماعي باشد. اينکه نگاه صرفا فيزيکي باشد و آسايش شهروندان، تامين نيازهاي روحي و اجتماعي آنها فراموش شود اصلا مد نظر نيست. جلب مشارکت مردم و تامين منافع آنها يک اصل است. مدل پيشنهادي من براي شهر کاشان تشكيل مثلث عمراني با داشتن چتر حمايتي از طرف شوراي شهر و فرمانداري به خصوص حوزه عمراني است. رئوس اين مثلت؛ عمران شهري به عنوان يك رأس و تاسيسات زيربنايي به عنوان رأس ديگر و موضوع گردشگري شهري به عنوان رأس سوم است.

بي شک انسجام اين سه رأس با مديريت واحد شهري محقق مي شود. مديريت شهري يک مقوله انفرادي نيست .من فكر مي كنم يكي از نهادهايي كه مي توانند مديريت يکپارچه و هماهنگ شهري را خوب انجام بدهند، شوراهاي اسلامي شهر هستند. البته تعامل سازنده اين نهاد مردمي با نهاد حاکميتي فرمانداري راهگشا و موثر خواهد بود. واقعيت اين است که اولين رکن تحقق مديريت يکپارچه شهري تبيين جايگاه شوراي شهر است. تعدد مراکز تصميم گيري ، گسستگي در مديريت شهري ، عدم مديريت هماهنگ بين سازمانها و دستگاههاي دولتي و غير دولتي تصميم گير موجب غفلت از برخي فعاليتها و يا انجام کارهاي تکراري و موازي و ضايع شدن بيت المال مي شود. اينجاست که تعامل شوراي شهر و حوزه حاکميتي فرمانداري ، راه پيشرفت و توسعه پايدار را هموارتر مي کند. من به اين تعامل در حوزه عمراني فرمانداري خوشبينم.

 

مسلما  اصلي ترين متولي اجرا در حوزه عمران شهري ، شهرداري است. البته شهرداري نمي‌تونه به تنهايي مشكل بافت فرسوده شهر ها ، مشكلات ترافيك شهري ، بهداشت ،  سلامت عمومي ، اوقات فراغت و ورزش را حل کنه. شهرداري نمي‌تونه به تنهايي سرانه‌هاي خدماتي و رفاهي شهر را افزايش دهد.  راه و شهرسازي ، پليس ، ورزش و جوانان از جمله نهادهايي هستند که بايستي همراه باشند. مشارکت مردم هم هميشه اصل است.

 

توسعه مدنظر من از لحاظ نيروي انساني، تفكر و برنامه هاست. يعني شهرداري يك شهرداري پويا باشد. ديدگاه توسعه شهر ديدگاه جوي و جدول و آسفالت خيابان ها نباشد. از ماهيت فيزيكي بيرون بياييم و به نيازهاي واقعي مردم فكر كرده و در آن راستا حركت كنيم. من نمي خواهم بگويم آسفالت خوب نيست. آسفالت كردن هم خوب است. ولي شما هرچه آسفالت كنيد باز هم روح و روان مردم احساس لذت نمي کند.

در شهرداري تهران كار خوبي انجام شد. آمدند براي پروژه هاي عمراني شهرداري قبل از انجام ، پيوست هاي فرهنگي اجتماعي تعريف كردند. يعني اگر قرار است طرحي عمراني در منطقه اي انجام شود براي اثراگذاري هاي اجتماعي و فرهنگي آن پروژه مورد بررسي و تحقيق قرار گرفته و زواياي مختلف آن كنكاش مي شد.

بعنوان مثال در خيابان شهيد رجايي تعدادي مجتمع تجاري ايجاد كرديم. آيا زماني كه قرار بود اين كار صورت گيرد براي مسائل فرهنگي آن تحقيقي صورت گرفت؟ اثرات اجتماعي آن بررسي شد؟ صرف اين كه چند مجتمع تجاري ايجاد كرديم كاشان توسعه پيدا كرد؟

 

 يكي از مقوله هاي مهم عُمران شهري ،  شهرسازي است. مقوله مغفول مانده در شهر كاشان. من به دوستان در شهرداري مي گفتم نام اين معاونت شهرسازي را عوض كنيد. به جاي معاونت شهرسازي بگذاريد معاونت درآمدسازي. فقط کافي است چند قدمي  در محورهاي اصلي شهر قدم بزنيم و منظر شهري ساختمانهاي جديد، تنوع ناهماهنگ نماها ، ارتفاع  نامتجانس و شکستگي ساختمانها در برخي بافتها را نظاره کنيم . قضاوت خيلي سخت نيست. شهرداري چيزي نمي گويد  يا خيلي مراقبت نمي شودتا خلاف صورت مي گيرد. آنوقت پرونده را به كميسيون ماده 100 مي برد تا جريمه شود. صحبت از تغيير رويكرد است. نبايستي عملکرد ما ،  تشويق كند تا خلاف صورت گيرد  .چرا ما طرحهايمان را بر اساس نيازهاي واقعي و شرايط روز بازنگري نمي کنيم؟ چرا اصرار بر انجام کار غلط داريم؟ چهره شهر افسرده شده ، حقيقتا جذابيتي درخور قدمت تمدن هفت هزار ساله اش ندارد.

 

نمي دانم غفلت است يا ناآگاهي ، من در يك مقطعي وضعيت معماري خانه هاي كاشان را بررسي كردم. بالاي 80 درصد مشكل معماري داشت. نمي خواهم بگويم خانه خوب نداريم، ولي درصد بالايي از خانه مشكل دارند. به عنوان مثال زير پاركينگ تراز صفر ، اتاق خواب ساخته شده است. زيرزمين ها بر اساس الگوي قديم شكل گرفته ولي بي توجه به فلسفه اي كه بر اساس آن طراحي شده  است. هيچ كدام از زيرزمين ها مانند قديم خُنك نيست. يعني فرهنگي كه آن موقع از زيرزمين استفاده مي شد با الان متفاوت است و تنها شكل بنا مانند قديم حفظ شده است. کاربري هم معلوم نيست انبار است يا مسکوني ؟ الان اجراي شبكه فاضلاب شهري با همين زيرزمين ها به مشكل بر مي خورد. مقوله معماري و شهرسازي توجه جدي مي طلبد.اجراي نماي گران و رنگارنگ ، شهرسازي نيست. مسکوني کردن پارکينگ و انباري ، اجراي اپن و شکستگي بنا ، معماري نيست. طرحي نو بايد درانداخت.

 

همينطور است. مثل آب و فاضلاب، برق ، گاز ،  تلفن و خدمات زيرساختي ، توسعه ، اصلاح ، بهسازي و مقاوم سازي تاسيسات و شريانهاي حياتي شهر ضرورت دارد. ، اولويت با آب است. اگر به تأمين آب آينده كاشان فكر نكنيم به مشكل برخواهيم خورد. كارهاي خوبي انجام شده است ولي كافي نيست.  بحران آب در کاشان جدي است. تامين آب مورد نياز ، لازمه توسعه و پيشرفت است، افزايش ظرفيت ذخيره ، اصلاح شبکه هاي فرسوده ، کاهش پرت آب ، مديريت مصرف ، همه و همه در مسير ايجاد شهري توسعه يافته ضرورت دارد.

 

 كاشان پتانسيل هاي خوبي براي گردشگري دارد كه مي تواند باعث پيشرفت كاشان شده و اقتصاد كاشان را متحول كند. ما از اين قابليت ها استفاده نكرده ايم. ايام نوروز و فصل گلابگيري جمعيت زيادي وارد كاشان مي شود ولي عوايد اقتصادي آن جز اين كه زحمات شهرداري و سازمان هاي خدماتي را زياد مي كند چيز ديگري نيست. ماندگاري در بحث گردشگري کاشان وتوجه به اقتصاد گردشگري بسيار پايين است. تغيير نگرش مديران و شهر وندان به گردشگري ضرورت دارد. اهتمام به مقوله گردشگري ، توجه به فرصتي بزرگ براي ارتقا کيفيت زندگي مردم در شهر است. گذران اوقات فراغت مردم نيازمند توجه خاص است. عدم توجه به فضاهاي سنتي ، مرمت و احيا بافتها ، خانه ها ، فضاهاي فرهنگي ، ميراثي ، ارزش هاي ايراني و اسلامي شهري با تمدن کهن غير قابل قبول خواهد بود. بهره برداري از رويدادها و فرصت هاي ملي و مذهبي ، مراسم خاص سنتي مثل گلابگيري ، قاليشويان وخيلي نمونه هاي ديگر .

گردشگري كاشان بحث مهمي است. بايد ببينيم براي تحقق آن به چه چيزهايي نياز داريم.  ايجاد فضاهاي مدرن علاوه بر بهره برداري مطلوب از فضاهاي سنتي موجود  ، نمايشگاهها ، بوستان ها ، موزه ها، ايجاد مرکز گذران اوقات فراغتي و تفريحي مدرن خصوصا براي نسل جوان  .

 گسترش گردشگري،  فضاي مطلوب شهري ، ترافيک روان و راههاي دسترسي مي خواهد. پُل مي خواهد. مركز تجاري مي خواهد و در يك كلام نياز به زيرساخت ها دارد. اين نيست كه گردشگري را منحصر به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بدانيم. ما بايد به دنبال ايجاد زيرساخت ها باشيم. نمي خواهم بگويم تمركز حوزه عمراني روي گردشگري است. تمركز روي موضوع گردشگري است نه روي سازمان گردشگري. براي اين دو ، تفاوت قائل شويم. شهرداري هم جايگاه خاص خودش را دارد. شهر کاشان بايستي با بسياري از شهرها رقابت کند.

 

بگذاريد در اين ارتباط يك مثال بزنم. يك شهروند تهراني اگر فرصتي برايش فراهم شود شهر برايش اين قدر جذابيت دارد كه وي را در خودش حفظ كرده و نگهدارد. ولي در كاشان اينگونه نيست. اين فرصت نه براي مردم و به براي افرادي كه وارد شهر مي شوند فراهم نيست. لازمه اين جذابيت آن است كه گردشگري شهري را فعال كنيم.

«مديريت گردشگري شهري» رويكرد جديدي است كه در يک دهه اخير مطرح شده و نگاهي تخصصي به موضوع دارد. يعني وقتي مي گوييم در كاشان گردشگري داشته باشيم يعني آن كه در ابتدا زيرساخت ها را فراهم کنيم. معابر، مجتمع هاي تجاري، محل هاي اقامتي رفاهي، فضاي سبز و ... درست شده و آنگاه بحث مديريت گردشگري شهري مجال بروز و ظهور مي‌يابد. عنايت معاونت عمراني به اين مقوله پر رنگ است. ما از ظرفيت فرهنگي و تجاري کاشان در اين راس پيشرفت ،بهره برداري نکرديم. يا خيلي محدود است. لااقل من اينگونه تصور مي کنم.

بايد ببينيم اگر كاشان قرار است توسعه پيدا كند، شهرداري چه كارهايي بايد انجام بدهد، ميراث چه كاري انجام بدهد. اين طوري نباشد كه هر مجموعه اي براي خودش يك سازي بزند. من مطمئنم پروژه هاي زيادي مي توان تعريف كرد كه با هماهنگي و همكاري شهرداري و ميراث فرهنگي محقق مي شود. پروژه هاي مشترکي قابليت اجرا توسط شهرداري و تربيت بدني را دارد. اداره راه و شهر سازي ، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي ,سازمان بهزيستي, ,سازمان حفاظت محيط زيست و منابع طبيعي  ,... قابليت انجام کارهاي مشترک و يا حداقل مکمل با شهرداري را دارند. وليکن در حال حاضر تعامل خوبي وجود ندارد و يا کمرنگ است.

 

قبلا هم اشاره کردم. چتر مديريت هماهنگ شهري، در کسوت شوراي شهر و در تعامل با معاونت امور عمراني فرمانداري ، پتانسيلي قانوني و در دسترس است. يادمان نرود شوراي شهر است نه شوراي شهرداري! ، البته ابزارهاي عملياتي لازمه تحقق اين مثلث پيشرفت است.

من وقتي به اين حوزه آمدم متوجه شدم نياز به پررنگ كردن ساختارها و تقويت اساس و پايه ها داريم. نياز به يك كانون تفكر داريم. نگاه  من حزبي و سياسي نيست. عمراني است. ظرفيت خيرين را داريم ولي ساماندهي نشده و اولويت هاي پيشرفت و توسعه تعريف نشده است.  از ظرفيت هاي بخش خصوصي کمتر استفاده شده است. از طرفي ظرفيت اجرايي يك شهر پيمانكاران هستند. ما يك انجمن پيمانكاران نداريم. اينها بحث هاي سرمايه اي و ابزارهايي هستند كه اگر خواسته باشيم كاشان را به جلو ببريم به آنها نياز داريم.نظام مهندسي هم خيلي وسط گود نيست.

بگذاريد اين گونه تقسيم بندي كنيم. ابزارهاي مديريتي را به صورت بخشي نگاه كنيم. يك بخش، نيروي انساني است. توسعه بدون نيروي انساني امكان پذير نيست. در همه حوزها به نيروي انساني توانمند نياز داريم. حالا اين نيروي انساني مي تواند در قالب مديران و كارمندان دولت باشند، در قالب افراد اجرايي در سطح شهر به صورت اشخاص حقيقي و  بخشي هم در قالب شركت هاي پيمانكاري و مشاوره اشخاص حقوقي مي‌باشند. اگر به توسعه فكر مي كنيم بايد به فكر ارتقاء افراد در كليه سطوح مختلف باشيم. مردم هم نياز به رشد فرهنگي دارند.

ولي اين كه فرمانداري مي تواند وارد اين مقوله شود يا خير؛ بايد گفت  فرمانداري يک نهاد حاكميتي است. هماهنگي ، هدايت ، حمايت جزء وظايف فرمانداري است تا با سياستگذاري درست و اصولي ، مديريت کارآمد و نظارت و پايش مستمر ، شهر ستان را به جلو ببرد و البته اگر خواسته باشيم از اين موضع عدول كنيم جايگاه را تضعيف كرده ايم. قطعاً فرمانداري نبايد وارد كارهاي اجرايي شود. ولي تلاش در ايجاد و تقويت انجمن هاي صنفي فني و مهندسي مثل انجمن صنفي پيمانکاران عمراني ، نظام مهندسي ساختمان و موارد مشابه  و همچنين برنامه ريزي و اهتمام به بالابردن دانش و مهارت دستگاههاي اجرايي ، مشاوران و پيمانکاران در چارچوب نظام فني و اجرايي کشور از وظايف معاونت امور عمراني است.

 

سرمايه گذاري بخش خصوصي و خيرين مطلبي است که باعث تسهيل و تسريع مثلث پيشرفت مي شود. لازمه جذب سرمايه گذار ، ايجاد امنيت سرمايه گذاري و اطمينان به برگشت سرمايه است. نهادهاي ذيربط بايستي موضوع را تسهيل کنند نه آنکه خوان پشت خوان ايجاد کنند که سرمايه گذار يا پشيمان شود يا فراري به دياري ديگر. ظرفيت هاي قانوني نيز در برنامه پنجم توسعه و قوانين بودجه سنواتي پيش بيني شده است، فقط بايستي پيگيري نمود.

 خيرين در شهر دارالمومنين کاشان نيز از قديم الايام فعال بوده اند ولي هيچوقت ساماندهي نشده اند. ضرورت ها معرفي نشده. همراهي با خيرين دچار افت و خيز بوده است.کارهاي بزرگي انجام شده است ولي در راستاي توسعه همه جانبه نبوده است. چرا که شرط لازم و کافي توسعه، همه جانبه بودن آن است. توسعه پايدار که مي گوييم به اين معني نيست که در يک بخش خوب کار کنيم و ديگر بخش ها مغفول بماند.

به عنوان مثال خيرين در دانشگاه خوب کار کرده اند. ظرفيت خيرين در دانشگاه در سال 91 از ظرفيت اعتبارات عمراني بالاتر بوده است ولي يک بخش جلو رفته و در جاهاي ديگر کمتر استفاده شده است.

مثال ديگر مي توانيم به ظرفيت بانيان خير در ماه محرم اشاره کنيم. هزينه اي که در کاشان و در ماه محرم توسط خيرين صورت مي گيرد واقعاً کلان است. نمي خواهم بگويم کار نبايد انجام شود ، ولي اسراف هم صورت مي گيرد. من با اعتقاد راسخي که به امام حسين (ع) دارم اينگونه مي گويم. مي خواهم بگويم در راستاي توسعه کاشان بايد از همه قابليت ها ، هدفمند و همه جانبه استفاده کنيم.

توزيع فراوان غذا در همه ايام محرم و صفر يک فرهنگ شده است. بهتر نيست در جلسات ماه محرم بحث محتوا پررنگ تر از بحث هاي ديگر شود. وعظ گفته شود، خطابه گفته شود و مردم با اهداف قيام امام حسين بيشتر آشنا شوند؟بخشي از سرمايه هاي مادي  مردم هم با اعتقاد کامل مذهبي در مسير تعالي و پيشرفت شهر هزينه شود. اينجا شهر دار المومنين است ، مصداق ايمان فقط توزيع غذا نيست. اگرچه خوب است ولي هيچگاه به اسراف توصيه نشده است. ترويج فرهنگ قرآن و محرم نيازمند ايجاد فضاهاي مدرن با رويکرد اسلامي است . ايجاد زيرساختهاي گردشگري شهري در يک شهر اسلامي با تمدن هفت هزارساله ، متفاوت از ساير شهر هاست. بايستي به ظرفيت هاي اسلامي ايراني ، تاريخي مذهبي تکيه کرد و خيرين محترم را با اولويت هاي پيشرفت و آباداني يک شهر نمونه ايراني اسلامي آشنا کرد.شهري که به معناي واقعي،  جذاب براي زندگي و فعاليت با هويت اسلامي باشد.

 

هرکدام در جاي خود قرار دارند ولي ما نبايد سرمايه را فقط پول دولت ببينيم. اين نگاه را اصلاح کنيم. مردم و مديران فکر نکنند فقط دولت بايد کار انجام بدهد. يک بخش دولت است. يک بخش هم بخش خصوصي و خيرين است. البته همه اينها لوازمي هستند که به رئوس مثلت پيشرفت کمک مي کنند تا طبق برنامه به هدف نزديک شويم. و اينجاست که اهميت برنامه داشتن مشخص مي شود. شما پول داشته باشيد ولي در جهت برنامه حرکت نکنيد نمي توان رسيدن به هدف را تضمين کرد.

 

قبلا هم گفتم ، در سلسله مراتب اعتباري و اداري کشور ،  فرمانداري جايگاهي راهبردي دارد. سياستگذاري ، حمايت، هدايت و هماهنگي وظيفه ذاتي اوست.مديريت و نظارت برايش تعريف شده است.ولي اين تعريفي عام است و در حوزه عمراني به معناي اخص به عنوان هماهنگ کننده امور عمراني ، ناظر و مجري پايش فعاليت هاي عمراني سطح شهرستان در چارچوب اسناد بالادستي و برنامه هاي عملياتي است. بحث مهمي كه اينجا مطرح است ، اين است که هماهنگي ها با نگاه به هدفي مشخص صورت گيرد. كه اين هدف توسعه همه جانبه شهرستان است. 

در سند چشم انداز،  کاشان در افق چشم انداز  1404  منطقه اي است منسجم ، هوشمند ، خلاق ، دانايي محور ، جذاب براي زندگي و فعاليت با هويت اسلامي ولي اين خيلي كلي است و بايد مصداق هاي آن شناسايي و اجرايي گردد. بنظرم وصول به کاشان زيبا براي زندگي و فعاليت با هويتي اسلامي ، نيازمند تمرکز همه جانبه بر مثلث پيشرفت است.

 

سند چشم انداز کاشان فعلا يک کتابچه توصيفي است. به نظر من برنامه از لحاظ محتوايي خوب تنظيم شده است ولي اصطلاحاً يک پلان است و برنامه نيست .سياستهاي اجرايي و برنا مه هاي عملياتي آن تدوين نشده ، ستاد يا گروهي نيز پايش و ارزيابي عملکرد را در تطابق با برنامه  عهده دار نيست. اگر قرار است کاشان در سال 1404 اين شکلي شود در سال 1392 چقدر به آن هدف نزديک شده ايم؟ کجا ضعف داشته ايم؟ نقاط قوت ما کجاست؟ تهديد ها و فرصت ها چگونه تحليل مي شود؟ اين پرسش هايي است که بايد به آن پاسخ گفت.

 

توجه به رئوس مثلت پيشرفت تحت يک مديريت واحد که مي تواند نتايج خوبي عايد شهر کند. در صورتي که توان شناخت و تحليل وضع موجود را داشته باشيم ،پتانسيل ها وظرفيت هاي شهر را بشناسيم. نگاهمان به هدف باشد. براي رسيدن به هدف برنامه ريزي کنيم و با هماهنگي و مشارکت تمامي نيروهاي دلسوز روبه جلو حرکت کنيم. در اين صورت کاشان در سال 1404 شهري خواهد بود منسجم ، هوشمند ، خلاق ، دانايي محور ، جذاب براي زندگي و فعاليت با هويت اسلامي و اين شدني است.