پورتال خبري
كاشان : ايستاده است پشت دستگاه شعربافي و مشغول به کار و من منتظر فرصتي براي
مصاحبه، استاد همچنان مشغول و انگار اشتياقي به مصاحبه ندارد. خواستم در حين کار مصاحبه کنم
كه نخي از تارهاي دستگاه پاره شد و استاد
به ترميم آن نخ شانه هاي دستگاه را بالا و پايين کرد و بعد نشست روي تخته دستگاه و
پدالهاي سنگين دستگاه شعربافي فشرد.
صداي استاد در تق تق دستگاه شعربافي گم و محو شد
وپس از بافت مقداري از پارچه استاد روي صندلي کنارم نشست و من مشتاقانه به صحبت هايي گوش کردم که مدت ها
بود انتظارش را داشتم.
استاد محمود
جلالتي 70 ساله متولد محله سوريجان در سال
1319 و اهل کاشان است و داراي چهار فرزند
است خودش اينطور مي گويد: از بچگي و از 7 و 8 سالگي به کار در کارگاه پدرم که در
همان محله قديمي سوريجان بود مشغول شدم که هم اکنون نيز به اتفاق برادرم در آن
کارگاه فعاليت دارم.
در قديم حرف
دوست داشتن و علاقه به کار وجود نداشت و چون پدرانمان اين حرفه را داشتند،ما نيز
راه پدر را پيموديم. ما چهار برادر بوديم که سه نفرمان در کارگاه مشغول بوديم و
برادر ديگرمان هم به آموزش و پرورش رفت و کارمند شد.
پسر من هم هيچ
علاقه اي به اين کار ندارد و در کارخانه
مس کار مي کند و و من هم اصراري به يادگيري اوندارم شعربافي فقط زحمت دارد و کم
درآمد است .
از سال 1374 در
خانه بروجردي و از سال 1377 در مرکز هنرهاي سنتي و صنايع دستي با اداره ميراث
فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري کاشان همکاري داشته و به صورت قراردادي کار کرده ام
و در طول اين سالها حقوق ثابت داشته ام.
استاد محمد
جلالتي خوش صحبت است و سعي مي کند کلماتش را شمرده شمرده و بدون هيچ گونه اضافه گويي
بيان کند: کارهاي ما اغلب از جنس ابريشم است که به کردستان و استان هاي غربي
فرستاده مي شود کردها اين پارچه را به دور سرشان مي پيچند و به عنوان دستار
استفاده مي کنند.
جلالتي مي گويد
کاري که براي يونسکو ارسال کردم، کار ميراث فرهنگي بود که از جنس پارچه از ابريشم
با رنگ بندي گلي و رنگ ديگري که يادم نيست و پارچه خيلي زيبايي شده بود. در همين
مرکز صنايع دستي بافته بودم و حدود 2 سال پيش بود که به يونسکو ارسال و موفق به دريافت
مهر يونسکو شدم واز اينکه مهر يونسکو را گرفتم احساس خاصي ندارم، چون کار بايد نان
داشته باشد و غير آن فايده اي ندارد. ازاينکه فرهنگ و گذشته ما گفته مي شود خوب
است ولي بايد براي ما هم نفعي داشته باشد.
وي افزود در
طول سال هاي کارم در اداره ميراث کاشان به نمايشگاه هاي متعددي
دراصفهان،تهران،کرمان،همدان،تبريز، بجنورد و خود کاشان داشته ام و دست بافته هايم
به نمايش درآمده و حتي دستگاه بافندگي ام را نيز به همراه داشته و کارهايي را در اين
نمايشگاه ها بافته ام و امسال هم که گردشگران خارجي ها آمده بودند ما در چهلستون
اصفهان برنامه داشتيم ولي تاکنون به نمايشگاه هاي خارج از کشور نرفته ام.
وي در خصوص
اساتيد خود و کاشان در زمينه شعر بافي گفت اکثرا در کارگاه پدرم و نزد وي کار کردم
و پيش فرد ديگري اين کار را فرا نگرفته و کار نکرده ام و چند وقتي را هم با عمويم
بوده ام.
از اساتيد شعر
باف کاشاني هم مي توانم از پدر بزرگم استاد رضا نيازي،حاج محمود نوچمي،حاج علي
محمد کريم،حاج سيد علي و آقا ميرآبي که اکثراّّ مرحوم شده اند نام ببرم من هيچ
انتظاري از مسئولين و نداشته و صحبتي نيز ندارم، اين مسائل از ما گذشته است و
شاگرد خاصي هم ندارم چون کسي براي شاگردي نمي آيد، فقط مي خواهم که زمينه اي فراهم
شود که اين هنرهاي دستي به فراموشي نرود.
استاد محمد
جلالتي اخيرا موفق به دريافت گواهينامه درجه يک هنري شده اند.