Kashan Payam | پیام كاشان

صفحه اصلی \| درباره ما \| ارتباط با ما \| تبـلیـغات

رهبر معظم انقلاب اسلامی سال 1403 را سال «جهش تولید با مشارکت مردم» نامگذاری کرد

تصویر منتخب

پیوندها

شهرداري هاي اقليم بزرگ کاشان

دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي کاشان

روستاهاي منطقه کاشان

صفحات ورزشي كاشان

صفحات اخبار اقليم بزرگ كاشان

مراکز ، دفاتر و کانونهاي غيردولتي کاشان

پایگاههای اطلاع رسانی

جستجوگرها

خبرگزاری های داخلی

دوستان پورتال خبري کاشان

مراکز ، دفاتر و ادارات دولتی کاشان

مشروح خبر

جمعه 26 آبان 1396 - 25 : 22

نویسنده : محمد ملک آبادی

کد خبر : 20069

5583 بازدید

تقابل ال شيخ و ال سعود{محمدبن سلمان}
تحليل عمقي لايه هاي دروني حاکميت ال سعود بر عربستان/ بخش اول تبعات داخلي

*اختصاصي پورتال خبري كاشان / بهمن رهنما

چکيده :

درروزهاي اخير شاهد تحولات پي در پي در عربستان سعودي بوديم که شاهد شيوه هاي فراکني

رسانه اي غربي از جنس اتاق فکرهاي عبري غربي در پيوند با جريان محمدبن سلمان هستيم که شوک رسانه اي استعفاي سعد حريري را مي توان مهم ترين پوشش بر عمق شکاف هاي بوجود آمده دانست که در قالب رسانه هاي تصويري و شنيداري نيز فقط سطح ظاهري اين تحولات را که اصلاحات ناميده مي شود مورد بررسي و دقت نظر قرار گرفته است .ولي در واقع شاهد تحقق تضاد گفتماني ال سعود و ال شيخ به عنوان حاکميت سياسي و شرعي حاکم بر عربستان سعودي مي باشيم.ناگفته نماند اين تقابل در آينده منشاء بسياري ازتحولات درون و برون منطقه اي خواهد بود.

مقدمه

صاحب اين قلم سابقا در قالب مقالات و تحليل هاي ميداني تحولات جاري و حاکم بر ال سعود را خصوصا پس از جنگ يمن و روي کار آمدن جريانهاي تکفيري تروريستي در منطقه خاور ميانه و رشيه يابي نوع عملکرد اين گروه ها در اعمال خشونت هاي مشابه با آنچه صهيونيزم در ابتداي اشغال فلسطين انجام داد ه است .که با جستجو در فضاي رسانه هاي اينترنتي با کليد واژه هاي از جمله

تضاد گفتماني ال سعود =رشد تکفير

پادشاه واقعي عربستان ال سعود يا ال يهود

جنگ يمن و ال سعود

مي توانيد مورد مطالعه قرار دهيد.

تاريخ اجمالي حاکميت ال سعود

اين گفتار نيز در ادامه تحليل هاي سابق عمق حاکميت ال سعود مي باشد که لازم است يک نکته را ياد آور شوم:

علت نامگذاري به مملکت سعودي که پس از آشکارا شدن عمق اختلافات در خاندان حاکم بر عربستان بهتر است گفته شود عربستان ال سعود چرا که با توجه به اسناد موجود و معتبر مورد تاييد مفسران و تحليل گران حکومت ال سعود از پيوند دو بعد مذهبي نوادگان محمد بن عبدالوهاب {ال شيخ} براي حاکميت و تطبيق شريعت و ال محمد بن سعود که با حمايت انگليس و در قالب فروپاشي امپراطوري عثماني بو جود آمدتشکيل شده است. که مفصلا در گفتارهاي سابق بدان پرداخته شده است و به جهت عدم اطاله بحث و انحراف از موضوع حساس از ورود به آن خودداري مي کنم اما خوانددگان گرامي و محترم مي توانند با يک جستجوي ساده پيوند تاريخي ال سعود و ال شيخ را که دو ضلع اصلي حاکميت تحمليلي ال سعود را بر عربستان تشکيل مي دهند را مورد بررسي قرار دهند .از اين رو ادعاي يک حکومت ملي با مشارکت سلايق مختلف عربستان ظلم و اجحاف نا بخشودني به جامعه بزرگ عربستان ميباشد و نامگذاري مملکت سعودي بيانگر حاکميت تک بعدي در اين کشور بزرگ و استراتژيک اسلامي به علت دارابودن اهرام هاي وحدت و همگرايي جهان اسلام{ حرمين شريفين }مي باشد.

تحولات اخير را مي توان در سه بعد1- داخلي 2-منطقه اي 3- بين المللي مورد کنکاش قرار دارد که در بخش اول به بررسي تبعات اين تحولات در بخش داخلي مي پردازم .

با توجه به دوبخش سياسي و مذهبي تشکل دهنده حکومت سعودي تحولات اخير در لايه هاي دروني حاکميت که در نهايت مي تواند مشروعيت ال سعود را نشانه رود دستخوش شکاف و تقابل جدي قرار گرفته است است .که با تبيين ديدگاه هاي طرفين سنتي تشکيل دهنده حاکميتي در ادامه بحث بوضوح شاهد تقابل سنت و مدرنيته که هريک از اين طرفين نمايندگي بخشي را بر عهده دارد باشيم.

در ابتدا جهت تبيين اين تقابل بوجود آمده تحرکات محمد بن سلمان که مجري نمادين اين تحولات مي باشد را مورد کنکاش قرار مي دهيم.

اقدامات محمد بن سلمان:

با شناخت عوامل و محرک هاي اصلي اقدامات صورت گرفته در ادامه بحث وضاحت و شفافيت تقابل وتضادي که امروزه شاهد تحقق آن هستيم را در عمق تحولات و تحرکات محمد بن سلمان بهتر شاهد خواهيم بود.

1-کودتاي نرم خاندان سديريها 2-شعارهاي تبليغاتي ترامپ وديدگاه سياسي در قبال عربستان 3-سند چشم انداز ‹‹2030 ›› 4- خواسته هاي نسل جوان زير 25 سال که نيم جمعيت عربستان است هريک از اين عوامل نقشي بسزا در اصلاحات اعلام شده از سوي محمد بن سلمان جوان ايفا مي کنند اقداماتي که درتمام بخشهاي سياسي اجتماعي وفرهنگي و اقتصادي در سطح حاکميتي صورت گرفته است و همچنان ادامه دارد.

سلمان بن عبدالعزيز از فرزندان همسري مي باشد که از خاندان قدرتمند سديري مي باشد که اقدامات صورت گرفته در پي تثبيت حاکميت ال سعود در اين خاندان ميباشد و ممانعت از به حکومت رسيدن وليعهدي مانند مقرن بن عبدالعزيز که از مادري يمني به دنيا آمده است . اين گونه برخوردها را نيز مي توان در سطوح ديگر نيزيافت که خفقان رسانه اي حاکم مانع از پخش اينگونه مباحث و تسويه حسابهاي خانداني مي شود.نظام حاکميت سنتي عرستان با تشکيل شوراي بيعت در پي تثبيت سيستم حکومتي ال سعود در دوره هاي قبل بود.مرگ ملک عبدالله و وقفه مشکوک در اعلام مرگ آغازگر تحولاتي بي سابقه بود.شوراي بيعت هم قسم شده بودند که وليعهد مقرن بن عبدالعزيز حاکم بعدي باشد و حافظ قانون موروثي حاکميت فرزندان عبدالعزيز تاز زمان حيات هرکدام باشد بدين طريق که برادر وارث برادر شود .اين قانون نيز با ملک عبدالله دفن شد وشاهد ديکتاتوري در غياب رسانه ها بوديم .اين تغيير حاکميت سنتي را مي بايست در سياست هاي جديد غرب بر منطقه که با عنوان خاورميانه جديد نامبرده مي شد جستجو کرد.اين تحرکات صرفا در عزل وليعهد متوقف نشد براي اولين بار وليعهد و نايب وليعهد از نسل نواده هاي بن عبدالعزيزمنصوب شد.اين تحرکات با عزل محمد بن نايف که از سوي مفتيان وهابي حمايت ميشد که نتيجه اين حمايت ها تشکيل گروههاي سلفي تندرو در منطقه بود با عزل برکناري بن نايف و زنداني شدن تعدادي از مفتيان تندرو از جمله شيخ خالد و تني چند اولين تحرکات براي اجراي سياست هاي جديد بوجود آمد .در خارج عربستان با روي کار آمدن ترامپ و شعارهاي هنجار شکن جهاني و نگاه کاملا اقتصادي به عربستان که تعبير گاو شير ده را بکار برد عامل و محرکي برروند سرعتي تحولات داخلي عربستان شد و حاکميت جديد که به تعبير مقام معظم رهبري دام ظله از ناپختگي رنج مي برند لذا متاثر از جو هيجاني کاخ سفيد بقاي خود را بايد خود را با تغييرات جدي پيوند زد چراکه ترامپ صراحتا اوباما و متحدانش را پديد آورنده داعش و افراط گريان اعلام کرد و منتشر شدن اسناد و اتهام اتباع سعودي در حوادث يازده سپتامبر موييد ديدگاه ترامپ بود .از اين رو عربستان با تغييرات گسترده و حتي حذف محمد بن نايف متحد اصلي بن سلمان در پي اعلام همسويي با سياستهاي کاخ سفيد بود.

ناگفته نماند از طرفي فرصت تاريخي در اختيار نيمي از جمعيت زير 25 سال عربستان سعودي جهت تحقق حداقل آزادي هاي مدني اجتماعي قرار گرفته است و نوعي حمايت از محمد بن سلمان 32 ساله در فضاي رسانه اي مجازي داخل عربستان از همين رو مي باشد و اين حمايت گسترده مانع از تقابل جدي در محافل داخلي سنتي با آموزه هاي وهابي مي شود زيرا اين اصلاحات ديکته شده مي باشد و در تعارض اشکار با حاکميت شرعي و فقي سلفيون ميباشد.

سندچشم انداز 2030ديگر عامل دخيل در تحرکات محمد بن سلمان ميباشد که بر اساس آن آزادي هاي به جامعه زنان داده شد که ورود به ورزشگاه ها و رانندگي اعلام پذيرش اين سند از سوي عربستان سعودي تلقي ميشود سندي که تعارضات فاحشي با فقه ناب و کامل اسلامي دارد که باهيچ کدام از فقه مذاهب اسلامي همخواني ندارد که در خصوص تعارضات اين سند با آموزه هاي اسلامي تحقيقي جامع در آينده با نگارنده منتشر خواهد شد .اما انچه که حايز اهميت هست سکوت معنا دار مفتيان سلفي با اين سند ميباشد.

آنچه که واضح ومبرهن است همه اقدامات محمدبن سلمان جوان درراستاي ترميم چهره ال سعود در مجامع جهاني جهت باقي ماندن در اريکه قدرت مي باشد مشروعيتي که هرچه جلوتر مي رود با چالش هاي حاکميتي مواجه خواهد شد و منفک شدن از ظلع تشريعي حاکميت دو گزينه جنگ داخلي و تجزيه را به ذهن متبادر ميسازد که هيچگاه در جهت منافع ملت هاي مسلمان نبوده ونيست.

موارد فوق الذکر دربخش هاي بعدي مورد بررسي بيشتر قرار خواهد گرفت

ال شيخ:

حضور قدرتمند نوادگان محمد بن عبدالوهاب {ال شيخ} در ساختار حاکميتي عربستان سعودي پيوند ناگسستني ال سعود و ال شيخ را اعلان مي دارد.از نخستين روزهاي تشکيل حکومت سعودي بر جزيره العرب بر کسي پوشيده نيست اين پيوند همواره موييد حاکميت ال سعود دربعد اسلامي بوده است .در طول حاکميت ال سعود همواره ال شيخ که بعد شرعي حاکميت سعودي مي باشد با فتاوي عدم جواز هرگونه انتقادو درخواست اصلاحي و تابعيت محض از ال سعود عامل مهم سلطه ومشروعيت ديدگاه هاي تحميلي ال سعود بر جامعه عربستان بوده اند.با کمي تحقيق دررده ها هاي اخير که ال سعود تحت القائات غربي در جهت تداوم سلطه خود که نياز مبرم به حمايت خارجي با وجود الگوههاي موفق مشارکت مردمي در منطقه از جمله ايران اسلامي است ,دارد.اما در پي درخواست حضور نيروهاي آمريکايي سبب مخالفت هاي در ميان مفتيان حامي خود شد .اما بجاي حل و فصل اين گونه منازعات و تضاد هاي داخلي با زنداني کردن و ممنوع البيان شدن اين دست عامان وهابي موجبات نارضايتي فراواني را پديد آورد که در سالهاي اخير به اشکال ديگر بروز داده شده است و به استناد فتاوي ال شيخ درباري و قدرت طلب مفتيان مخالف را زنداني کردند.

مهم ترين آموزه هاي سلفيت که عامل پديد آورنده اين تضادها شده است :

1- عدم جواز استفاده از فناوري و تنکنولوژي ها نوين

2- عدم دخالت قوانين غير اسلامي در احکام شرعي

3-پيوندهاي سنتي و ناگسستني جامعه عرب

موارد فوق سر فصل هاي تقابل و تضاد حاکميت سياسي وشرعي در عربستان امروزي است که در جهت اصلاحات محمد بن سلمان به وضوح مي توان شاهد تحقق آنها باشيم که هرکدام به تنهايي تبعات غير قابل تصوري بر جا مي گذارد.اما مهم ترين و اصلي ترين نگراني در صورت عدم مديريت اصولي جنگ داخلي درقلب بزرگ سلفيت به همراه دارد .که با توجه به وجود مراکز سلفي در اکثر کشورهاي اسلامي و غير اسلامي تبعات به اقصي نقاط منطقه و خارج از منطقه صادر مي شود .که مي تواند جايگزين داعش منهدم شده نظامي باشد و اين بار چهر ديگري از افراطي گري که در خوشبينانه ترين حالت در مراحل تدوين و تکوين مي باشد. در اماکن و مساجد در ميان مسلمين باشيم.و نام جديد داعش فرهنگي خواهد گرفت که متاسفانه ابعاد آن محصور در جغرافياي خاصي نمي باشد ولي خطرات و آسيب هاي جبران ناپذيري بدنبال خواهد داشت.

مکتب سلفي سعودي معيارهاي معيني را دنبال مي کند که به زعم خود حراست از اسلام بوده است .ازجمله :

1-جاري نکردن حکم غير شرعي و عدم دخالت احکام غير اسلامي

2-ناديده گرفتن احکام و قوانين اسلام به عنوان کاملترين نسخه بشريت

اين معيارها باعث تکفير کردن حکام اکثر کشورهاي اسلامي به علت تعاملات جهاني مي باشد و بن مايه ايدوئولوژي گروههاي تکفييري براي توجيه اقدامات اعمال غير اسلامي و غير بشري مي باشد.

نظريه پرداز اين ديگاه در دهه اخير بن باز مفتي اسبق ال سعود مي باشد که تحت عنوان نواقض اسلام در حال سطوح مختلف آموزي در حال تدريس ميباشد.

اينک با توجه به اصلاحات ديکته شده غرب براي بقاي ال سعود ومعرفي چهره جديدي از حکام سعودي با محوريت محمدبن سلمان .متهم اصلي در نقض قوانين اسلامي با معيارهاي بن باز و شيوخ شرعي عربستان شخص سلمان بن عبدالعزيز و محمد بن سلمان مجري اين اصلاحات مي باشد .بادر نظر گرفتن اين ديدگاه مرسوم تقابل جدي ميان محمد بن سلمان وجامعه مذهبي نمايان مي شود و مهم تر سکوت اين مفتيان با توجه به آموزه هاي خودشان را تو جيهي ندارد مگر انکه شمشير بن سلمان بر گردن آنها سايه افکنده است.

اثار تقابل ال سعود و ال شيخ را بايد در حوادث 11 سمپتامبر نيز به علت حضور اتباع ال سعود کاملا مشهود بود و اين حوادث حربه اي جديد را به غرب براي اسلام هراسي داد که جنگ هاي خانمان سوز در منطقه بخشي از اين حربه بود اگرچه مفسران اسلامي در کشورهاي اسلامي در همان زمان با تببيين ديدگاه سلفيه در عربستان عامل اصلي اينگونه حملات و جنايات را معرفي کردند اما غرب به علت منافع زيادکه از عربستان سعودي داشتند اين ادرس درست را به عمدا دريافت نکردند و همواره با تقويت ال سعود در پي فرافکني و انحراف افکارعمومي جهان ازاين تضاد ها و تقابل هاي دروني نظام حاکم بر عربستان شدند.

اما در حال حاضر با توجه به مشروعيت مردمي اسلامي دولت هاي منطقه در پي بيداري اسلامي حاميان عبري و غربي ال سعود براي نمايش دادن چهره مترقي از کشوري که با نام انتخابات بيگانه است و باروتوش کردن در پي حفظ اين کشور همسو با خود هستند غافل از اينکه بخشي مهم از مولفه هاي مشروعيت عربستان سعودي حمايت همه جانبه مفتيان سلفي و هزاران مرکز سلفي در کشورهاي مختلف است که در صورت گسترده شدن اين تقابل و تضاد اهرم اثر گذاري ال سعود در کشورهاي اسلامي به شدت نزول مي کند و وجه قيموميت خيالي را از دست خواهند داد .اگر چنانچه نيت غرب بر حفظ ال سعود باشد زيرا اين تحولات شتاب زده در دوران معاصر ياداور اقدامات آتاتورک و رضا خان در منطقه مي باشد.

به فضل الهي در مباحث بعدي به صورت مفصل تر اين ديدگاه مورد کنکاش قرار مي گيرد.

بهمن رهنما

برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی پورتال خبری کاشان اینجا کلیک کنید.