همواره شهر خلاق به عنوان یک روش راهبردي در عرصه تفکر، برنامه ریزي و اجراي طـرح هاي شهري مطرح شده است. این رویکرد به چگونگی ورود خلاقانه شهروندان به عرصه هاي مختلف مواجه با مسائل مرتبط با شهر می پردازد (خان سفید، 1395). اما باید توجه داشت که این مزیت رقابتی در هر مکان و شهري مستقرنمی شود و باید شرایطی براي آنان فراهم شود. در واقع سرمایه گزاران ،متخصصان، هنرمندان، محققان و... در شهرهایی که محیط هایی دلچسب از نظـر فرهنگی، اجتماعی، نهادي و اقتصادي داشته باشند، ساکن می شوند. در این خصوص بسترهاي فرهنگی جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده اند؛ به طوري که اندیشمندان این حوزه ، شهر را داراي نظـم و انسجام فرهنگی همراه با نوآوري و پیشرفت می داند (ربانی، 1385 ).
با توجه به اهمیت بالاي فرهنگ در شهر خلاق، برنامه ریزان شهري باید رویکردي فرهنگـی در برنامه ریزي هايشان داشته باشند و از منابع فرهنگی شهر براي توسعه استفاده کنند.
به طور کلی پایه هاي شهر خلاق را می توان در سه زمینه اقتصاد، فرهنگ و مکان در نظـر گرفت. در این بین، شهرها به عنوان نظام هاي فرهنگی درك می شوند که توسط میراث انسانی و طبیعی شکل گرفته اند و محصول ارزش ها و عقاید شهروندان خود است. بنابراین، ضمن اهمیت قابل توجه مباحث اقتصادي و اجتماعی، مقوله فرهنگ ، جایگاه ویژه اي در شـهر خلاق داشته و ضروري است تا برنامه ریزان شهري، رویکردي فرهنگی در برنامه ریزي هايشان داشته باشند و از منابع فرهنگی شهر براي توسعه استفاده کنند.
لازم به ذکر است که فعالیت هاي فرهنگی را هر شهرباید با توجه به نهادها و ساختارهاي عمیق بومی خود تعیین نماید و سعی نماید تا با شناسایی یک برند فرهنگی، مزیت رقابتی در این زمینه در خود کشف کند. در این خصوص از جمله منابع فرهنگی شهرها می توان به؛ تأمین و تجهیز زیرساخت هاي فرهنگی، افزایش فعالیت هاي مرتبط با آیین ها و رویدادهای مذهبی مبتنی بر روزآمدی شاخص های این عرصه، جذب گردشگر و صنایع خلاق جهت بهره برداري از منابع فرهنگی موجود شهر، نه استفاده ابزاری از بسترهای موجود ،از جمله رفتار های بهینه تا رسیدن به شهر خلاق از دریچه فرهنگ است.
درکنار و مقدم برمعیارهای مادی صرف برای توسعه خلاقانه شهر، وجود مبانی نظری مدون برآمده ازحقایق و ارزشهای معنوی که بتوان با آن ها معیارهای معنوی و جامع را جهت شناخت شهرشناسایی کرد،آنگونه که مورد رضایت مردم مبتنی بر فرهنگ بهینه ایشان و مولفه های فرهنگی شهروندان باشد، ضرورت دارد و دررابطه با بعد سرمایه اجتماعی، تم های مشارکت تاثیرگزاران، اعتماد اجتماعی و رضایت فرهنگی، محور رفتار استراتژیک گردد. بدون تردید میتوان انتظار داشت که درشهری همچون کاشان - بعنوان یک شهر با استانداردهای بهینه ی اسلامی- تعاون برای رسیدن به سعادت از این مسیر حاصل می گردد و مردمی که برای رسیدن به این الگو، در مسیر گام دوم که مسیری خلاقیت محور وآرمان خواهانه بر پایه ی خردمندی جوانان است قدم بگذارد،مردمی فاضل به شمار می آیند.
بدون شک عرصه امروز، میعادگاه گذشته نگری برای رسیدن به آرزوهای ذهنی ماضی نیست،بلکه جولانگاه آینده نگری برای یافتن معنای زندگی و شاخص های سعادتمندی بر اساس نگاه عمیق به شهر، فرهنگ آن وبستر مساعد فرهنگی برای رسیدن به شهر خلاق است. چیزی که در اندیشه هنرمندان وصاحبان تعاریف روزآمد فرهنگی از دریچه شهر اسلامی میتوان وجود داشته و در ایشان میتوان جستجو کرد.
—------------------------------------------—
خان سفید، مهدي (1395)، مدیریت شهري و شهر خلاق، نشریه منظر، شماره 19 :95-92 .
ربانی، رسول (1396 )، جامعه شناسی شهري، دانشگاه اصفهان، انتشارات سمت.