با گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی و بروز رفتار و عملکردهایی از جانب برخی کارگزاران ناشی از ضعف شایستگیها و نیز ظهور نسلهای مختلف مدیریتی در نظام ج. ا. ایران، نقش و اثرگذاری موضوع تعیین شایستگیهای مورد انتظار و معطوف به افق تمدنی آینده انقلاب اسلامی، در انتخاب شایسته کارگزاران برای کارآمدی نظام اسلامی و تعالی جامعه اسلامی برجسته است و این مسأله زمانی قابل توجه و تأمل است.
پورتال خبری کاشان: با ورود به گام دوم انقلاب اسلامی - فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی ایران - و توجه به قدمت چهل سالگی انقلاب اسلامی، بحث کارآمدی دین، نظام سیاسی اسلام و حکومت اسلامی در تمامی شؤون زندگی مردم اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... محور گفتمان اکثریت جوامع علمی، حوزوی و حتی مردمی قرار گرفته است.
در طلیعه گام دوم انقلاب اسلامی ایران، از یک سو بحث کارآمدی دین و نظام اسلامی، از جمله مسایل بنیادینی است که توفیق در آن، موجب تعالی نظام اسلامی است و از سویی دیگر تأثیر کارگزاران در تعالی نظام منحصر به فرد است و اگر کارگزاران نظام تراز متناسب با آرمانها انقلاب اسلامی نداشته باشند، نمیتوان به مقاصد عالی انقلاب دست پیدا کرد. هر کجا مدیریت لایقی بود، شاهد ظهور استعدادها و نتایج اعجاب آوری بوده ایم و وجود هر نقطه ضعفی در مدیر تأثیر اساسی در حوزهی تحت اجرای او گذاشته است. «ما هرجا یک مدیریّت انقلابیِ فعّالِ پُرتحرّک داشتیم، کار پیش رفته است ... ما بنبست نداریم؛ ما راهی که نتوانیم حرکت کنیم و پیش برویم نداریم؛ ما میتوانیم پیش برویم، یک خرده بایستی به خودمان تحرّک ببخشیم. یکی از الزامات، مدیریّت کارآمد و متعهّد و متدیّن است» (۰۱/۰۱/۱۳۹۶).
در همین راستا این یادداشت تلاش مینماید با معرفی مؤلفههای شایستگی کارگزاران تراز دولت اسلامی ایران و راهبردهای تقویت آن شایستگیها مطابق با گفتمان رهبر معظّم انقلاب در جهت زمینه سازی تحقق دولت اسلامی در فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی - دومین مرحله خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی – گامی کوچک، امّا کوثری (بإذن الله) بردارد.
به منظور تحلیلی واقع بینانه از وضعیت کارآمدی نظام ج. ا. ایران بطور اعم و کارآمدی کارگزاران آن بطور اخص، تحلیل هم زمان نقاط قوّت و ضعف در مسائل مترتب بر آنان، از ابزارهای منطقی ست که مورد مطالبه رهبر معظّم انقلاب نیز قرار دارد: «اگر بخواهیم اوضاع کشور را درست به دست بیاوریم باید نقاط منفی و نقاط مثبت را در کنار هم مشاهده کنیم. من خواهشم این است که مسؤولان، نخبگان، دانشگاهیان و حوزویان بنشینند روی این بحث کارکنند» (۱۶/۰۵/۱۳۹۰)؛
بنابراین در کنار توجه ویژه به نقاط قوّت، نگاه آسیب شناسانه به عمر قریب به ۴۰ ساله انقلاب اسلامی و مرور نقاط ضعفی همچون فساد اداری، اخلاقی، اقتصادی و ... کارگزاران میتواند نقش تلنگرآمیز، ولی سازندهای در ادامه حرکت انقلاب اسلامی از مرحله نظام اسلامی به سمت استقرار دولت اسلامی (انطباق اخلاق، رفتار و منش کارگزاران و ویژگیهای مسؤولان با ارزشهای اسلامی و اسلامی شدن روشها و ساختارهای اداره کشور) و سرعت بخشی به این حرکت به ارمغان آورد. «اگر ضعفهای خودمان را پنهان کنیم، نشناسیم، تجاهل کنیم، این ضعفها خواهد ماند، نهادینه خواهد شد؛ برطرف نخواهد شد... در طول این سی و دو سال مواردی شده است که ما ضعف نشان دادیم» (۱۴/۱۱/۱۳۹۰).
به اعتقاد نگارنده با گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی و بروز رفتار و عملکردهایی از جانب برخی کارگزاران ناشی از ضعف شایستگیها و نیز ظهور نسلهای مختلف مدیریتی در نظام ج. ا. ایران، نقش و اثرگذاری موضوع تعیین شایستگیهای مورد انتظار و معطوف به افق تمدنی آینده انقلاب اسلامی، در انتخاب شایسته کارگزاران برای کارآمدی نظام اسلامی و تعالی جامعه اسلامی برجسته است و این مسأله زمانی قابل توجه و تأمل است که مدیران در نظامی خدمت میکنند که آن نظام برخاسته از رأی مردم و نوع حکومت آن الهی و دینی باشد و از آن جا که جامعه ما جامعهای اسلامی است بنابراین نیازمند الگویی مناسب با بینش و منش اسلامی و افق حرکتی تمدن ساز انقلاب اسلامی است تا بتواند به طور مؤثر به نیازهای بشری پاسخی ارایه نماید تا متعاقب آن نیز سعادت انسانی را تضمین نماید.
از منظر آیت الله خامنهای به مثابه یک متفکر و اندیشمند اسلامی، مقصود نهایی از انقلاب اسلامی، رسیدن به تمدّن نوین اسلامی در زنجیرهای منطقی و مستمر است که بر چهار رکن دین، عقلانیّت، علم و اخلاق بنا شده است و برای تحقق آن بایستی پنج مرحله انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی در مسیر تمدن سازی پشت سر گذاشته شوند. مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۹ در جمع روحانیون و فضلای حوزه علمیه قم در فیضیه در پاسخ به این سؤال که نقش آفرینان تمدن اسلامی چه کسانی هستند؟ فرمودند: «بدون شک مدیران جامعه جزو نقش آفرینانند ...»؛ در نتیجه تمدن هر جامعه بیش از هر چیز، محصول توان مندی انسانهای همان جامعه است و اولین و مهمترین مسأله در تمدّن سازی، نیروی انسانی و جایگاه آن است. اگرچه یکی از ظرفیتهای نظام اسلامی، نیروهای مؤمن هستند که به برکت ایمان و استقامت ایشان، سنّتهای الهی نیز به کمک میآیند و نوید آیندهای درخشان را میدهند، امّا به خاطر وجود موانعی بیرونی و درونی، این گونه نیست که آیندهی روشن انقلاب خود به خود به وجود آید بلکه در این زمینه مسؤولیّتهایی متوجّه کارگزاران نظام و اقشار و خواص و آحاد مردم میکند.
با عنایت به تقابل آرمان و مقاصد عالی انقلاب اسلامی با نظام استکبار جهانی و نیز برنامه بلندمدت نظام استکباری در راستای تربیت و پرورش کارگزاران آتی نظام ج. ا. ایران مطابق نگرش و مکاتب فکری خود و همچنین منحرف نمودن مسیر تمدنی انقلاب اسلامی در ایران، حضرت آیت الله خمینی (ره) معتقدند: «آنها [دشمنان]میدانند که از چه راه باید یک کشوری را به تباهی بکشانند. آنها میدانند که باید از راه خود حکومت، از راه خود دولت، از راه خود مجلس، از راه خود این ها، این کارها را انجام دهند... اینها میدانند با این ملّت نمیشود با فشار و زور و سرنیزه رفتار کرد. قهراً آنها میخواهند نقشهای بکشند. حواسشان هم خیلی جمع است و خیلی هم حوصله و صبر دارند. آنها برای پنجاه سال دیگر، برای سی سال دیگر حالا نقشه درست میکنند. حالا نقشه میکشند که سی سال دیگر نتیجه بگیرند؛ یعنی، اگر دانشگاه ما یک انحرافی پیدا بکند، بعد از سی سال نتیجه اش را آنها میگیرند. اگر در دانشگاه ما یک اشخاص غیراسلامی وارد بشوند، اشخاصی که انحراف دارند وارد بشوند، ولو حالا نتوانند کاری بکنند، حالا هم عجله ندارند که کاری بکنند، کم کم همین دانشگاهیها را تبلیغ میکنند، صحبت میکنند، هواخورشان میکنند؛ بالاخره هم مقدرات یک مملکت بعد از این دوره با آن هاست. آنها وقتی مقدّرات یک دولت را و ملّت را در دست گرفتند، با یک انحرافی در دست گرفتند، آن وقت هست که اینها نتیجه میگیرند، با دست خود این ها، نتیجه میگیرند» (۰۲/۰۶/۱۳۶۱)؛
بنابراین با توجه به برنامه بلندمدت دشمنان نسبت به انقلاب اسلامی ایران و استحاله کارگزاران نظام ج. ا. ایران تربیت یافته مکتب فکری استکبار و به دنبال آن به تباهی کشاندن جامعه اسلامی و همچنین به منحرف نمودن مسیر تمدّنی انقلاب اسلامی توسط آن کارگزاران، اهتمام به حرکتهای بلندمدت در راستای تحقق آرمانهای بزرگ انقلاب اسلامی حیاتی است.
به تعبیر آیت الله خامنه ای، «حرکتِ بلندمدّت» لازمه تحقق آرمانهای بزرگ انقلاب اسلامی است؛ آرمانهای بزرگی مانند عزّت ملّی، اعتماد به نفس ملّی، استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، آزادی (آزادی اندیشه، آزادی بیان، آزادی عمل)، استقرار عدالت، نفی تبعیض، نفی فاصلههای طبقاتی، پیشرفتهای مادّی و تمدّنی به برکت علم و فن آوری، رشد اخلاقهای معاشرتی (رحم، انفاق، ایثار، کمک، تعاون و...)، آماده سازی فضا برای رشد معنویّت و رهایی از بردگیِ شهوت و غضب در انسانهای مستعد: «بدیهی است که این آرمانها در کوتاه مدّت تحقّق پیدا نمیکند؛ اگر بخواهیم این آرمانها در جامعه تحقّق پیدا کند، یک حرکت بلندمدّت لازم دارد. یعنی چه؟ یعنی زنده بودن انقلاب. ببینید! این که مدام میگوییم انقلابی باشیم، انقلابی بمانیم، معنایش این است. اگر چنان چه این استمرار با آگاهی و هوشیاری و دقّت نظر و مانند اینها باشد، تحقّق این آرمانها قطعی خواهدشد» (۰۷/۰۳/۱۳۹۷).
نکته حائز اهمیتی که در این مبحث قابل ذکر است حضرت آیت الله خامنهای ضمن اهتمام به «حرکتِ بلندمدّت» به منظور تحقق آرمانهای بزرگ انقلاب اسلامی، در باب خدمت رسانی نیز توصیه مؤکّد و حکیمانهای نیز به کارگزاران خود دارند و آن اهتمام به کارهای زیربنایی و اساسی توأم با کارهای فوری و اضطراری است: «نه باید فقط چسبید به کارهای زیربنایی و از نیازهای روزمرهی مردم غافل شد - که این بسیار چیز خطرناکی است - و نه عکسش درست است که ما سرگرم شویم به کارهای امداد و فوری و اضطراری، و از آن چیزهایی که نگاه بلندمدتِ ما را اقتضا میکند، غافل شویم» (۰۸/۱۲/۱۳۸۴).
همچنین در تبیین اهتمام دوگانهی یادشده بیان میکنند: «کارهایی که یک دولت باید انجام دهد، بهطور کلّی دو نوع است: یک نوع کارهای سازندگىِ اساسی است، یک نوع کارهایی است که برای تسهیل زندگی فعلی مردم مورد نیاز است. طبیعت و مقدّمات این دو کار با همدیگر تفاوت دارد. اگرچه آن کارِ نوع اوّل در نهایت به این نتیجه مطلوب از کارهای نوع دوم منتهی خواهد شد؛ یعنی شما که امروز چه در زمینه نفت، راه، صنعت، کشاورزی و چه در زمینه بازرگانی و ... تلاش میکنید، کارهای ماندگاری انجام میدهید که بالاخره سه، پنج یا ده سال دیگر در زندگی مردم منعکس خواهد شد و مردم نتیجه کار شما را بلاشک در سفره، خانه و جیب خودشان حس خواهند کرد؛ لیکن این کارها علیالعجاله کارهای بلندمدّت و سازنده قواره کلّی کشور است. اما نوع کار دوم، کارهای روزمرّه است که به نظر من ظرافتش بیشتر از کارهای اساسی و بنیادی است. روزمرّه که میگویم، به معنای آن روزمرّگی ضدّ ارزش نیست که بگوییم دچار روزمرّگی شدهایم؛ نه، بلکه منظور کارهای نقد است؛ آنچه که امروز احتیاج است که از حضور آن کار، برای پیشبرد کشور و رسیدن به اهداف استفاده کنیم» (۰۵/۰۶/۱۳۸۲).
نکته قابل تذکر و تأمل، لزوم وفاق و هم بستگی بین افکار و اندیشه رهبران فکری و دینی جامعه، کارگزاران تراز دولت اسلامی در ایران (به مثابه سیاست) با آرمانها و موازین اسلامی (به مثابه دیانت) خواهدبود که یادآور جمله حکیمانه از شهید سیدحسن طباطبایی قمشه ملقّب به آیت الله مدرّس (ره) است که فرمودند: «دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ماست»(۰۷/۰۵/۱۳۰۳)؛
به منظور تبیین اجمالی لزوم وفاق و هم بستگی اشاره شده، میتوان چنین استدلال نمود که اگر صرف رهبری خوب بدون داشتن مدیران لایق و با کفایت میتوانست جامعهای را بسازد، این امر در دوران انبیاء و صدر اسلام تحقق مییاقت. آن جا که کنار رهبران الهی مدیران صالح و با کفایت حضور داشتند، تأثیر تبلیغ و تربیت آنان نمایان میگشت و به همین خاطر است که در روایات شرط ظهور مصلح جهانی حضرت، ولی الله اعظم (عج) را تربیت ۳۱۳ نفر از صالحانی دانسته است که حضرت با مدیریت آنها جهان را اداره کند؛ البته اساس تربیت مدیران به تعلیم و تربیت جامعه در خانواده، مدرسه، دانشگاه و حوزههای علمیه برمی گردد و نهادهایی باید به پرورش مدیران بپردازند که جای آن در کشور خالی است، اما با این حال رهبر فرزانه انقلاب در مدت ۳۰ سال، مرتب با نصایح و توصیههای شان و بعضا تعریفات و یا هشدارها که نسبت به مدیران داشتند، به نوبهی خود در شرایط زمانی مختلف به اصلاح رفتار مدیران پرداخته اند.
با مروری اجمالی بر ادبیات و گفتمان رهبران انقلاب اسلامی در حوزه انتظارات رفتاری و عملکردی از کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران ملاحظه میگردد که شایستگی مورد نیاز و انتظار کارگزاران ج. ا. ایران آن چنان که در دنیای رقابت پیچیدهی کسب و کارهای امروزیِ سایر جوامع وجود دارد، دارای تفاوتهای عمیق و اساسی است.
۱- هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانعکننده بدهد و در غیر این صورت، اگر بر خلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد- خود به خود- از مقام زمامداری معزول است و ضوابط دیگری وجود دارد که این مشکل را حل میکند (موسوی خمینی، ۱۹/۱۱/۱۳۵۷).
۲- در جمهوری اسلامی، زمامداران مردم نمیتوانند با سوء استفاده از مقام، ثروتاندوزی کنند و یا در زندگی روزانه امتیازی برای خود قائل شوند. باید ضوابط اسلامی را در جامعه و در همه سطوح به دقت رعایت کنند و حتی پاسدار آن باشند (موسوی خمینی، ۱۱/۰۸/۱۳۵۷).
۳- هر چه صاحب منصب ارشد باشد باید بیشتر خدمتگزار باشد. مردم بفهمند که هر درجهای که این بالا میرود با مردم متواضعتر میشود (موسوی خمینی، ۰۶/۰۳/۱۳۵۸).
۴- تمام قشرهایی که میخواهند خدمت کنند به این کشور، توجه داشته باشند که همه اینها خدمتگزار اسلامند. الآن جمهوری اسلامی است؛ و شماها از جنود اسلامی هستید. لشکر اسلام هستید. شما کارمند اسلام و کارمند امام زمان هستید. توجه کنید که نبادا یک وقتی یک خطایی بکنید بر خلاف مسیر اسلام. بر خلاف مسیر جمهوری اسلامی قدمی بردارید. این یک وظیفه خطیری است برای همه. برای ما و برای شما (موسوی خمینی، ۲۵/۰۹/۱۳۵۸).
۵- من از کارمندان وزارتخانهها میخواهم که زیر بار ننگ اطاعت از غاصبان حقوق ملت نروند، کمک به این یاغیان و اطاعت از آنان حرام و مخالف شرع و عقل است (موسوی خمینی، ۰۹/۱۱/۱۳۵۷).
۶- ما هرجا یک مدیریّت انقلابیِ فعّالِ پُرتحرّک داشتیم، کار پیش رفته است ... ما بنبست نداریم؛ ما راهی که نتوانیم حرکت کنیم و پیش برویم نداریم؛ ما میتوانیم پیش برویم، یک خرده بایستی به خودمان تحرّک ببخشیم. یکی از الزامات، مدیریّت کارآمد و متعهّد و متدیّن است (خامنه ای، ۰۱/۰۱/۱۳۹۶).
۷- سه باور در امام بزرگوار ما وجود داشت، که همین سه باور به او قاطعیت میداد، شجاعت میداد و استقامت میداد: باور به خدا، باور به مردم و باور به خود. این سه باور، در وجود امام، در همهی حرکتهای امام، خود را به معنای واقعی کلمه نشان داد (خامنه ای، ۱۴/۰۳/۱۳۹۲).
۸- سه خصوصیت در مسؤولان کشور لازم است، که اگر این سه خصوصیت در آنها وجود داشت، آن گاه این نیروی عظیم ملّی میتواند جلوی هر گونه خباثت و دشمنی دشمنان را بگیرد. این سه خصوصیت، «تقوا» و «شجاعت» و «خودآگاهی» است. مسژولان کشور – فرق نمیکند؛ در همه قوا؛ چه یک مدیر دولتی، چه یک قاضی دادگستری، چه یک نماینده مجلس، چه عضو شورای نگهبان، چه عضو مجلس خبرگان، چه مسؤولان نیروهای مسلّح- باید این سه خصوصیت را داشته باشند تا کشور آسیب ناپذیر باشد (خامنه ای، ۱۹/۱۰/۱۳۸۰).
۹- لحظهها را باید شناخت. اگر چنانچه انسان وقت شناس نباشد، نداند کدام کار را در کجا باید انجام داد، ممکن است خطاهای بزرگی از انسان سر بزند (خامنه ای، ۰۲/۰۸/۱۳۸۹).
۱۰- امروز بیشتر از همه چیز برای ما هوشیاری لازم است، شناخت دوست و دشمن لازم است. مبادا دوست را با دشمن اشتباه کنید؛ مبادا دوست و دشمن را مخلوط کنید؛ مبادا رفتاری که با دشمن باید داشت، با دوست انجام بدهید (خامنه ای، ۱۵/۰۴/۱۳۸۸).
ملاحظه گردید که موضع شایسته سالاری در اندیشههای رهبران انقلاب اسلامی به گونهای منحصربفرد نمود دارد؛ به این ترتیب شایستگیهای مورد نیاز کارگزاران نظام ج. ا. ایران و تراز دولت اسلامی با شایستگیهای مورد انتظار در سایر جوامع متفاوت است؛ بنابراین نگارنده مطابق با گفتمان رهبر معظّم انقلاب و هم راستا با مراحل سه گانه خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی (مستخرج از متن بیانیه گام دوم انقلاب) و نیز مراحل دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن نوین اسلامی (سیر تکاملی انقلاب اسلامی)، شایستگیهای کارگزاران تراز دولت اسلامی در ایران را در هرم سه سطحی «تحوّل گرا، تعالی بخش و تمدّن ساز» معرفی مینماید.
مبنای هرم شایستگی که در شکل ترسیم گردیده برگرفته از لزوم تحوّل و صیرورت دائمی در مسیر انقلاب در گذر از مرحله انقلاب اسلامی تا تمدن نوین اسلامی است که آیت الله خامنهای معتقدند: «دولت اسلامی، جامعه اسلامی، تمدّن اسلامی؛ این مراحلی است که وجود دارد؛ بنابراین انقلاب تمام نمیشود، انقلاب استمرار دارد، انقلاب ادامه دارد، انقلاب متوقّف نمیشود. یک صیرورتی وجود دارد؛ صیرورت یعنی شدن، شدنِ دائم، تحوّل دائمی؛ در مسیر انقلاب یک صیرورت دائمیای وجود دارد که این صیرورت دائمی، به تدریج آن آرزوهای بزرگ را، آن ارزشهای والا را، آن آرمانها را در جامعه تحقّق میبخشد» (۰۷/۰۳/۱۳۹۷).
به عبارتی دیگر میتوان گفت «تمدن سازی»، تجلّی و بروز و ظهور «تحوّل گرایی» در عالیترین سطح خود است. برابر آن چه که در بیانیه گام دوم انقلاب (۱۳۹۷) نیز تصریح شده است: «انقلاب اسلامی پس از نظام سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّهی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند»؛ بنابراین «نظریه نظام انقلابی» به مثابه موتور محرکه انقلاب اسلامی در گذر از دولت اسلامی تا تمدن نوین اسلامی خواهد بود.
میتوان مبتنی بر گفتمان آیت الله خامنه ای، مصداق بارز تحوّل گرایی و مبدع نظریه نظام انقلابی را نیز بنیان گذار ج. ا. ایران آیت الله خمینی دانست: «این خصوصیتی که امروز بحث میکنیم، جزو مهمترین و برجستهترین خصوصیّات امام بزرگوار است و آن عبارت است از روحیه تحوّل خواهی و تحوّل انگیزی امام بزرگوار. امام، روحاً هم یک انسان تحوّل خواه بود، هم تحوّل آفرین بود. در مورد ایجاد تحوّل، نقش او صرفاً نقش یک معلّم و استاد و مدرّس نبود؛ نقش یک فرمانده داخل در عملیّات و نقش یک رهبر به معنای واقعی بود. ایشان بزرگترین تحوّلات را در دوران خودشان، در زمان خودشان در حوزههای متعدّدی و در عرصههای متنوّع زیادی ایجاد کردند» (۱۴/۰۳/۱۳۹۹).
ایشان با بهره مندی از فرمایش رسول خدا (ص) درباره صفت مؤمن، استعاره رُهبانُ الَّیلِ أُسدٌ بِالنَّهار (عابدان شب و شیران دلیر روز) را شأن سیره و سلوک آیت الله خمینی در رهبری انقلاب اسلامی و نظام ج. ا. ایران برشمردند: «آن چه یک ملت از این طریق و از طرق معنوی به دست میآورد، یک پشتوانهای میشود، ذخیرهای میشود برای این که بتواند در همهی میدانهای زندگی، با ارادهی راسخ و با عزمِ مقاوم در مقابل مشکلات پیش برود؛ بنبستها را باز کند، کارهای بزرگ انجام دهد. پشتوانهی همهی این ها، این معنویت است. کسی مثل امام بزرگوار ما که یک تنه وارد شد و توانست به برکت عزم و ارادهی راسخ و ایمان و توکل، همهی ملت را بسیج کند و این حرکت عظیم را راه بیندازد، بیش از هر چیز متکی بود به همان جوشش قلبی، معنوی، روحی، توکل، معرفت، عبادت. تا آخر عمر هم این بزرگوار با وجود پیری و ناتوانی و شکستگی، نیمهی شب برمی خاست، اشک میریخت. ما خبر داشتیم از نزدیکان ایشان که به همهی خصوصیات زندگی ایشان واقف بودند، شنیده بودیم، اطلاع داشتیم؛ ایشان نیمههای شب برمی خاست، از خدای متعال استمداد میکرد - «رهبان اللّیل» - شب با آن حالت، آن وقت روز مثل شیر غرّانی میآمد توی میدان ها، قدرتها را شکست میداد، ضعفهای ملت را برطرف میکرد، ارادههای همهی ما مردم را تقویت میکرد و راه میانداخت؛ به برکت آن پشتوانهی معنوی. یک یک شما مردم عزیزمان – به خصوص جوان ها، به خصوص جوانها – میتوانید به همان منبع و معدن عظیم قدرت، با توکل، با ارادت، متصل شوید و استفاده کنید و استفاضه کنید و نورانی شوید و نقش ایفا کنید» (۲۵/۰۲/۱۳۹۲).
اهم راهبردهای مؤثر در تقویت هرم شایستگی سه گانه کارگزاران تراز (استحکام ساخت درونی، اندیشه ورزی، نجم و الگوسازی در جهت انسجام نسلی)
در منظومه گفتمانی و فکری آیت الله خامنهای کلیدیترین و مبناییترین راهبردی که میتواند مسیر انقلاب اسلامی را در رسیدن به تمدن نوین اسلامی تسهیل و تسریع نماید، تمرکز کارگزاران روی «استحکام ساخت دورنی خود مبتنی بر آموزههای اسلام ناب» است: «در پیشرفت به سمت هدفهای آرمانی، باید ساخت درونی قدرت را استحکام بخشید؛ اساس کار این است» (۳۰/۰۴/۱۳۹۲).
استحکامی که معنویت از ارکان آن محسوب میشود و حاکمیت عقل، خردمندی و فرزانگی جلوه گر میشود؛ بنابراین راهبرد بهره مندی از اندیشه ورزی و متعاقب آن گفتمان سازی و نظریه پردازی موضوعیت خواهد یافت.
در باب اندیشه ورزی آیت الله خامنهای معتقدند: «این کار هرچه پیش برود و به آن اهتمام بشود و برایش سرمایهگذاری فکری و انسانی بشود، برکاتش بیشتر ظاهر خواهد شد. این اندیشهورزیِ اهل علم و اهل فکر و خِبرگان ملّت، بسیار مهم است» (۱۵/۰۶/۱۳۹۷).
ایشان حتی در عالیترین خبرگانی نظام ج. ا. ایران، استقرار هیئت اندیشه ورزی را با دستور کار و کارکردهای مشخص توصیه مینمایند: «در این مجموعهی مجلس خبرگان میتوان یک هیئت اندیشهورزی را تصوّر کرد -چون بحمدالله اشخاص صاحب اندیشه، صاحب فکر در این مجموعهی هفتاد هشتاد نفری کم نیستند- که وظیفهی این هیئت اندیشهورز این باشد که یک نگاه کلانی بکند به مسیر انقلاب از اوّل تا امروز. خب، این انقلاب یک اهدافی داشته است، یک حرکتی شروع شده است به سمت اهداف؛ نگاه کنند تا ببینیم که به این اهداف چقدر نزدیک شدهایم، به کدامش نزدیک شدهایم، در مورد کدام هدف توقّف داشتهایم، در مورد کدام هدف پسرفت داشتهایم» (۳۰/۰۶/۱۳۹۶)؛
بنابراین در فضای گفتمانی و نظریه پردازی مبتنی بر خردورزی است که شایستگیهای مورد انتظار را میتوان تقویت و گسترش داد. از حیث دایره شمول مسائل مطرح در باب اندیشه ورزی، آیت الله خامنهای معتقدند مقولات زیربنایی و اساسی کشور نیز به فکر، اندیشه و اندیشه ورزی نیاز شدیدی دارد: «کشور در مقولات زیربنائی، نیاز شدیدی دارد به فکر، اندیشه، اندیشهورزی. خیلی از مقولات اساسی وجود دارد، ... احتیاج داریم به این که در آنها اندیشهورزی کنیم و فکر را به کار بیندازیم... برویم فکری بکنیم برای فکر، برای اندیشهورزی، فعال کردن اندیشهها. البته این مسئله شرائطی دارد، زمینههائی دارد، امکاناتی دارد؛ بعضی اش را داریم، بعضی اش را نداریم، میتوانیم کسب کنیم. این جزو چالشهای اساسی یک ملت است؛ ملتی مثل ما که مانند مرداب یک جا نمانده؛ مثل رودخانهی خروشان در جریان است. ما این جوریم دیگر؛ ما در حال جریانیم، داریم پیش میرویم. زد و خورد و به این طرف و آن طرف خوردن و مواجه شدن با مانع هست، اما پیشرفت متوقف نمیشود. ما یک چنین ملتی هستیم؛ پس احتیاج داریم به این که به این مسئله فکر کنیم؛ بنابراین نیاز شدید کشور به فکر و اندیشه، بخصوص در مقولات زیربنائی» (۲۳/۰۸/۱۳۹۱).
از دیگر اهم راهبردهای مؤثر در تقویت شایستگیهای کارگزاران تراز دولت اسلامی در ایران، راهبرد شناسایی، هدایت و به کارگیری مؤثر نیروهای جوان مستعد (نجم) است. جایگاه و اهمیت وارد کردن عنصر جوانی به میدان مدیریتی کشور در گفتمان آیت الله خامنهای به حدّی شدت دارد که ایشان مهمترین و عالیترین بیانیه دوران رهبری خویش را که در افق تمدنی انقلاب اسلامی صادر نمودند خطاب به جوانان معرفی کردند؛ بیانیهای که سر تا سر امید به جوانان و توصیه مؤکد در جهت تحقق نقش آفرینی جوانان در عرصههای کارگزاری و مدیریتی کشور است. ایشان در باب راه کارهای عملی تحقق نقش آفرینی جوانان و ضرورتِ کشاندن نسل جوان متعهد حزب اللهی به عرصهی مدیریت کشور بیان میکنند: «اگر نسل جوان وارد عرصهی مدیریت شد، و مدیران ارشد نظام از جملهی جوانهای متعهد [شدند]– که من گفتم جوانهای متعهد حزب اللهی، یعنی واقعاً باید حزب اللهی باشند؛ به معنای درست کلمهی حزب اللهی -، آن وقت آن حرکت عمومی کشور طبعاً استمرار پیدا میکند، سرعت پیدا میکند و انجام میگیرد» (۰۱/۰۳/۱۳۹۸).
به اعتقاد آیت الله خامنهای اعتماد به جوان شرایط و الزاماتی دارد که توجه به آنها حیاتی و ضروری است: «تجربه من این است که اگر ما به جوان اعتماد کنیم – آن جوانی که شایسته دانستیم، به او مسؤولیت بدهیم و صلاحیتش را داشت؛ نه هر جوانی و هر مسؤولیتی- از غیر جوان، هم بهتر و مسؤولانهتر کار انجام میدهد، هم سریعتر پیش میبرد، هم کار را تازهتر و همراه با ابتکار بیشتری به ما تحویل خواهد داد؛ یعنی روند پیشرفت در کار حفظ میشود. بر خلاف غیرجوان که ممکن است کار را بالفعل خوب انجام دهد؛ اما روند پیشرفت در آن متوقّف خواهدشد. غالباً این گونه است» (۰۷/۰۲/۱۳۷۷)؛ بنابراین رعایت ملاحظاتی در باب جوان گرایی میتواند سلامت این مهم را تضمین نماید تا این فرصت تاریخی و تمدن ساز با افراط و تفریط و برخی خطاها به تهدید تبدیل نشود؛ ملاحظاتی از قبیل: جوان گرایی متناسب با هر مأموریت و مسؤولیت، بهره مندی هم زمان از تجربه ارزشمند و گران بهای پیش کسوتان و مدیران موفق گذشته، جوان گرایی مبتنی بر شایسته سالاری، مراقیت از آفت آقازادگی به بهانه جوان گرایی، جوان گرایی مبتنی بر فرآیند و سازوکارهای منطقی با دوره زمانی مناسب، تعالی رهبران و مدیران فعلی در جهت اهتمام ویژه به تنوع و انسجام نسلی.
با عنایت به حضور نسلهای متنوع در دستگاههای اجرایی امروزی، راهبرد اهتمام به الگوسازی در مجموعه مبتنی بر آزادی معنوی و سلامت اخلاقی و رفتاری نیز از اهمیت قابل توجهی برخوردار است به گونهای که آیت الله خامنه ای، «الگوسازی» را از اساسیترین کارها برای جوانان میدانند: «الگوسازی، یکی از اساسیترین کارهاست. ما الگوهای خوب خیلی داریم. اینقدر جوانهای خوب، اینقدر چهرههای نورانی – در تاریخ که بماند – در زمان خودمان داریم که همین قدر کافی است با تعریف هر کدام از اینها – تعریف به معنای معرفی کردن – یک چهره برجسته و یک الگو جلوی جوان مان بگذاریم» (۱۳/۰۲/۱۳۹۱)؛ که این الگوسازی در مجموعههای سازمانی نیز میتواند در انسجام نسلی نقش کلیدی و ممتازی را ایفا نماید.
برابر آن چه که در متن بیانیه گام دوم انقلاب (۱۳۹۷) نیز آمده است: «مهمترین ظرفیت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیت جوان زیر چهل سال که بخش مهمّی از آن، نتیجه موج جمعیّتی ایجادشده در دهه شصت است، فرصت ارزشمندی برای کشور است»؛ بنابراین در بحث جوان گرایی اهتمام ویژه به ظرفیت جوانان مستعد و شایسته دهه شصت حائز اهمیت است؛ جوانانی که همواره در کنار آفرینشهای علمی، پژوهشی، مهندسی، صنعتی و ...، در عرصههای ایمانی، جهادی و فرهنگی مانند مناسک اعتکاف رجبیه، مناجات رمضانیه، راهپیمایی تمدنی اربعین حسینی، اردوهای جهادی و... سرآمدند.
با عنایت به تأکیدهای آیت الله خامنهای در فراهم سازی زمینه برای روی کارآمدن دولت جوان و حزب اللهی (۰۱/۰۳/۱۳۹۸)،
نگارنده با بهره گیری از معارف قرآنی – وَبِالنَّجْمِ هُمْ یهْتَدُونَ (نحل؛ ۱۶) - شناسایی، به کارگیری و هدایت نیروهای جوان مستعد مشاغل مدیریتی (نجم) را راهبردی مؤثر در جهت تقویت و گسترش شایستگیهای کارگزاران تراز دولت اسلامی در ایران و نیز تحقق روی کارآمدن دولت جوان و حزب اللهی میداند مشروط به رعایت ملاحظاتی که در قبل شرح آنها گذشت؛ به علاوهی توجه به این نکته که به تعبیر آیت الله خامنه ای، در کارهای چندنسلی انتظار تحقق در زمان کوتاه وجود ندارد: «این کارها، کارهای چندنسلی است. مقاصد و نتایجی که مورد نظر ماست، انتظار نداریم حتماً در زمان کوتاهی تحقق پیدا کند؛ لیکن توقّع داریم که تحرّکی به وجود بیاید و احساس پیشرفت شود» (۲۷/۱۲/۱۳۸۳)؛ همچنین معتقدند: «کارهای بزرگ ممکن است گاهی در طول یک نسل به دست بیاید؛ باید دنبال کرد، باید حرکت کرد. خیلی از کارها هست که ما اگر در ده سال پیش، پانزده سال پیش این کارها را شروع میکردیم، امروز به نتایجی رسیده بودیم» (۰۲/۰۴/۱۳۹۴).
بسیج سفیران تحوّل گرا، تعالی بخش و تمدّن ساز
به طور خلاصه از برآیند مباحث اشاره شده در باب شایستگیهای کارگزاران تراز دولت اسلامی در ایران میتوان چنین نتیجه گرفت که نظام ج. ا. ایران با تربیت و سازماندهی مؤثّر و هوشیارانهی کارگزاران ترازِ دولت اسلامی در قالب «بسیج سفیران تحوّل گرا، تعالی بخش و تمدّن ساز» برابر وعده و سنت الهی (اِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْکُمْ وَیثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ «محمّد، ۷»؛ وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ «قصص، ۵»؛ إِنَّ اللَّهَ یدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا «حج، ۳۸»؛ وَلَینْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ ینْصُرُهُ «حج، ۴۰»؛ وَکَانَ حَقًّا عَلَینَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ «روم، ۴۷») خواهد توانست در افق تمدنی انقلاب اسلامی و جایگاه رفیع مؤمنان (وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ «آل عمران، ۱۳۹») در جهان و عرصههای بین المللی تأثیر گذار بوده و بشریت نیز از آفرینشهای آن تأثیر بپذیرد و در نهایت با شناخت حکیمانه و درست گذشته و درس گرفتن از تجربههای انقلابی، گامهای مجاهدانه و استوارتری (َیثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ «محمّد، ۷») در جهت تمدّن سازی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه) در آینده بردارد؛ إن شاءالله تعالی.
با عنایت به وجود کوتاهی ها، کمبودها و برخی اشکالها در کارگزارها که حضرت آیت الله خامنهای در پاسخ به سؤالی که پرسیدند: اشکالاتی که در جامعه مشاهده میکنیم به ساختار برمی گردد یا به کارگزاران؟ بیان میکنند: «من مشکلی در ساختار نمیبینم. ما کارگزارها اشکال داریم؛ در این شکّی نیست. کارگزارها کوتاهی دارند، سلایق گوناگون دارند، ناتوانیهایی دارند، کمبودهایی دارند. اشتباه ماها هم مثل اشتباه اشخاص عادّی نیست؛ ما وقتی اشتباه میکنیم، اشتباه مان شکافهای بزرگی در متن جامعه به وجود میآورد» (۰۱/۰۳/۱۳۹۸) پیشنهاد میگردد به موجب مقاصد عالی و آرمانهای انقلاب اسلامی ایران، نظام ج. ا. ایران به منظور تحقق حداکثری آن آرمانها در افق حرکتی تمدّنی انقلاب اسلامی، بهره گیری از بسیج سفیران تحوّل گرا، تعالی بخش و تمدّن ساز در گام دوم انقلاب را به عنوان راهبردی هوشیارانه در دستور کار خود قرار دهد.
*دکتری تخصصی مدیریت منابع انسانی دانشگاه علامه طباطبایی