کاظمین و سامرا دو زیارتگاه ایمه طاهرین علیهم السلام اجمعین است که زوار اربعینی قبل یا بعد از پیاده روی کربلا به آن مشرف می شوند.
به گزارش پورتال خبری کاشان، از کاظمین ، برگ پایانی زیارات سفر پیادهروی اربعین حسینی بعد از کربلا و نجف در آبان ماه ۹۷ را به زیارات جوادین و عسگریین در کاظمین و سامرا متبرک و مزین به زیباترین خاطره علوی در کوی مهدویت کردم.
پایان سفرم در عتبات عالیات با زیارت جوادین علیهما السلام در کاظمین وعسگریین با کرامت و محبت و سخاوت میهمان نوازی مهندس الحسن الفوادی ثبت و ضبط شدظهر روز اربعین حدود ۳۰ کیلومتر از شهر کربلا پیادهروی کردم کثرت جمعیت و خروج زوار از کربلا تردد وسایل نقلیه را به داخل کربلا مشکل کرده بود.
ظهر بود و تیغ آفتاب مستقیم و پر حرارت می تابید و زایران را با خستگی پیادهروی و اوج ازدحام بی تاب کرده بود اما حضور مواکب پذیرایی عراقی با آب و غذا رفع عطش و خستگی از زوار می کرد و خنکای نسیم محبت و مهرورزی و میهمان نوازی آنها جانت را جلا می داد.
بدنبال ماشین همراه چند زایر دیگر از مشهد و همدان از یک برادر عراقی سوال کردم که ماشین های کاظمین کجاست؟ گفت من مهندس حسن فوادی اهل کاظمین هستم منزل من چهار کیلومتری حرم جوادین هست همراه من بیایید شب را در منزل من میهمان باشید و صبح به حرم بروید.
مهندس الحسن الفوادی یک ماشین گرفت و همه ما ۱۱ زایر را به منزلش برد و بر سر خوان نعمت و کرامت خود نشاند.
مهندس حسن حتی اجازه نداد من کرایه ام را حساب کنم ودر منزل نیز با دادن پسورد و رمز وایفای نهایت محبت و همراهی را در ارسال عکس و گزارش هایم کرد.
بانوی خانه نیز در کمال عفت و وقار وحیا تمام وقت در آشپزخانه در حال پخت و پز و پذیرایی بود و حتی برای لحظه ای اجازه نداد صدای حرف زدنش به گوش مردان و نامحرمان برسد.
سفره ای پر از مهربانی با یک دنیا سلیقه و سفره آرایی و هنر و لطافت زنانه گسترد و ضیافت مجللی را با سه غذا، سالاد ، میوه و حتی دسر برای زوار ترتیب داد.
پسرانش حسین، علی و محمد نیز در کنار. پدر و مادر حتی با دایی بچه ها در پذیرایی ضیافت شام کمک کردند.
بانوی خانه حتی بعد از شام و استحمام زوار میهمان در منزلشان
لباس آنها را شست و بستر تمیز و گرمرا برای خواب میهمانان پهن کرد.
صبح خیلی زود نیز برای نماز و تهیه سفره صبحانه از خواب برخاست با نان ، پنیر، کره ، مربا، تخم مرغ نیم رو چای شیرین از زوار پذیرایی کرد.
صبحانه را خوردم و بعد از خداحافظی از بیت مهندس حسن فوادی به طرف حرم جوادین حرکت کردم.
شهر کاظمیه در غرب رود دجله و حدود 8 کیلومتری بغداد قراردارد.
دیدن دو گنبد طلایی و زیبای جوادین که از دور چون دو خورشید تابان در قاب چشمم درخشید و نورافشانی انوار متلالاش پنجره دلم را به آسمان چشمم گشود و موج موج اشک را با انوار تابنده امید و شادابی معنوی میهمان دلم کرد.
ورود به حرم از باب علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثنا شور شیرین رضوی را در وجودم ریخت.
اینجا کاظمین دو جسم پاک دو روح مطهر را در بغل گرفته و حریم حضرت باب الرضا و ابن الرضا علیهم السلام اجمعین است حرم موسی بن جعفر علیه السلام امام غریبی که تازیانه عناد و کینه هارون الرشید لعنت الله علیه 14 سال بر پا و دست و گردنش غل و زنجیر شد و با تحمل این جور و رنج بیشمار باب الحوایج شیعیان شد.
اینجا حرم جواد الائمة امام غریبی است که مقهور قهر و ستم همسر و مقتول زهر جفایش شد.
حرم جوان ترین امام شیعیان که با لب عطشان به شهادت رسید و بال کبوتران سایه سار پیکر مطهرش بر بام شد.
پای که در حرم گذاشتم همه و همه را به اسم دعاگو و نایب الزیاره شدم تا از برکت ذکر نام شما دلسوخته گان و آبرویتان باب الحوایج و جوادالائمه عنایتی کند و همگیتان را حاجت روا و مشرف به سفر عتبات عالیات کند.
موکب های پذیرایی و استراحت اطراف حرم جوادین هم همچنان ادامه داشت واز زوار پذیرایی می کرد.