پیش در آمد:
بی شک هیچ پدری برای فرزند خود بد را نمی طلبد .متاسفانه در روزهای گذشته شاهد انتقادات غیر منصفانه به بخش نظارت محتوا در نمایشی بودیم از این رو با توجه به مبحث آسیب ها وراهکارهای تهاجم فرهنگی که چنانچه بخواهیم بصورت موشکافانه به نوع حمله و آسیب های وارده اشاره کنیم هر قلمی و زبانی قاصر از بیان عمق فاجعه در خصوص محتواهای منتشر نشده که با نگاه دلسوزان اسلام و البته گمنام که همواره در همه عرصه مورد تهاجم سنگین بوده و هستند؛ می باشد، لذا این بحث اشاره کوچکی به حملات فرهنگی و مخرب عقیدتی و روحی روانی دارد که می بایست نقش موثر عرصه نظارت بر محتواهای شنیداری و دیداری و مکتوب را نعمتی از انقلاب اسلامی بدانیم که بسان استادی مهربان و دلسوز جامعه را از هرگونه تهاجمی مصون میدارد، گواه این مدعا و موثربودن عرصه نظارتی را درآینه غرب می توان به وضوح مشاهده کرد در جائیکه مهد تمدن معرفی می شود هرروزه کمپین ها و کارناوال های غیراخلاقی و بنیان برنداز خانواده برگذار می شود و بعد مدتی عده ای به برگذاری همان کارناولها اعتراض می کنند که موجبات تجاوز و بسیاری از تبعات سوء بوده است.
به فضل الهی در مبحث فضای مجازی قدری به عواقب برخی آسیب ها پرداخته خواهد شد.
مقدمه:
در مبحث قبل پیرامون نوشتارهای حجاب به موضوع حیازدایی وقبح زدایی هدفمنداشاره شد.که در این گفتار سیاست های مخرب فرهنگی را دربخشهای مختلف به صورت اجمالی مرور می کنیم ودر صورت عدم اطاله بحث به راهکارها و راهبردهای در خصوص مقابله با این هجمه خوش خط و خال اما ویرانگر جوامع بشری نیز خواهیم پرداخت. البته ذکر یک نکته الزامی به نظر می رسد که حیازدایی و قبح زدایی ارتباط مستقیمی با معضلات اجتماعی دارد که به حول وقوه الهی در گفتاری مجزا که در حال تهیه و تکمیل میباشد به معضلات اجتماعی وفرهنگی اشاره خواهد شد.
قبل از آغاز بحث اعلام میدارم این سلسه نوشتارهامفاهیم عام دارد لذا به هیچ وجه انتقاد بخشی یا سلیقه ای توسط نگارنده مد نظر نمی باشد و اصلی ترین هدف آگاه سازی جمعی به جهت آشنایی پیشگیری و مقابله با تهاجم فرهنگی همه جانبه که امروزه بسیار جدی هسته خانواده را هدف قرار داده است ارایه می گردد.چراکه گستردگی مفهوم قبح زدای در مواردی همچون هتک حرمت به مقدسات و عدم واکنش مناسب نیز اطلاق می گردد وحیازدایی نیز صرفا در خصوص حجاب نمی باشد و در نگاه کلی شامل هرآنچه که عفت عمومی را لکه دار کند و باعث شود حساسیت های عمومی ازبین رود را نیز شامل می شود به تعبیری دیگر زمانی که در جوامع اسلامی شاهد امربه معروف ونهی ازمنکر عمومی نباشیم باید دانست سیاستهای دشمن با موفقیت انجام گرفته است که خوشبختانه با لطف امام عصر عج در ایران اسلامی شاهد مقابله جدی با روند حیازدایی و قبح زدایی می باشیم؛
و حتما دارای کمی وکاستی های می باشد که نگارنده را محروم از انتقادات نفرمایید.
حیازدایی:
قبح زدایی و حیازدایی در واقع از اهداف اصلی فمینیسم جهانی می باشد که قصد دارد همه قید و بندهای که ادیان الهی ویا در فرهنگ عمومی جوامع در بخش زنان بصورت قانون تعریف شده است را در جهت اهداف پنهانی از جمله استعمار اقتصادی با هدف نیروی ارزان کار زنان یا بهره کشی جنسی وغیر اخلاقی برای کمپانی های مخوف و فاسد که اکثرا با هدایت صهیونیزم بین الملل جهت مقاصد متعدد از جمله جاسوسی و ابتذال جوامع هدف در قالب بهره کشی های جنسی وکسب درآمد هنگفت ونامشروع می باشد؛از سطح جوامع حذف کند. امروزه کم ترین آثار این سیاست فاسد تبدیل شدن زن به کالای صرفا تبلیغی می باشد که در بخش مدلینگ استفاده می گردد و هیچ گونه محدودتی را نیز قائل نمی باشند و با کثیف ترین روش ها در پی فروش کالاهای در همه نوع تولید کننده ای می باشند که به دلیل گسترده بودن این بخش و صرفا جهت تبیین بحث موضوعیت آن اعلام می گردد.
انهدام شبکه فساد
خوشبختانه این صنعت که می رفت فسادی گسترده را نهادینه کند توسط گمنامان عرصه دفاع از حریم جامعه اسلامی ایرانی شناسایی و یکی از شبکه های این قشر با پیگیری ها در یکی از کشورهای همسایه شناسایی و منهدم گردید .این شبکه ماموریت داشت تا با برگذاری پارتی ها مختلط و با نمایش افراد بزک شده در دید عمومی با ظاهر مصنوعی که محصول لوازم آرایشی شیمیای و با القای شهرت و ثروت بادآورده از طرق غیر مشروع نوامیس این خاک ومرز را به تاراج ببرند و موجبات ابتدال قشر جوان را با هدف نابودی قدرت تفکر ونابودی نخبگان با روشهای کثیف سرویس های جاسوسی ضربه ای مهلک برپیکره قشر جوان ایران اسلامی وارد کنند که ناکام ماندند.البته نباید از کید دشمن غفلت کرد چراکه با چهره دیگر و سبک جدید اهداف خودرا دنبال خواهد کرد.
رهایی از قیود مذهبی و انسانی در کشورهای اسلامی که متاسفانه بزرگترین بازار مصرف محصولات پرزرق وبرق غرب می باشد به آسانی صورت نخواهد گرفت و مجریان و عوامل این طرحها براحتی نمی توانند اهداف خودرا بصورت آشکار و علنی دنبال کنند لذا برای نیل به مقاصد خود سلسله اقداماتی را در سطح فردی و گروهی در جامعه هدف دنبال می کنند.به گونه ای که هربخش تکمیل کننده یا به منظور بستر سازی مرحله بعدی می باشد انجاممی شود. این اقدامات در هر قشری با سیاست های فریبنده همان بخش صورت می گیرد و عمدتا از پیچیدگی و لایه های درونی به هم پیوسته تشکیل شده هجمه های فرهنگی با توجه به آنچه که تاکنون درجامعه با آن روبرو هستیم عمدتا در بخش های ذیل الذکر می باشد.
ناگفته نماند دیگر روش ها نیز قابل تصور می باشد ونمی توان صرفا ادعا کنیم فقط در این بخش ها متمرکز شده است اما عمدتا تهاجم فرهنگی در قالب سکه ای دو رو می باشد که برای نشرو نمو آن در گام های نخستین به مزایای آن پرداخته می شود و بعضا اغراق زیادی نیز صورت می گیرد تا روی دیگر تبعات این سیاست های تهاجمی مورد غفلت سهوی قرار بگیرد:
1-رسانه های جمعی که شامل کلیه محصولات شنیداری و دیداری و مکتوب می شود
2-پوشش والبسه های وارداتی
3-محصولات مصرفی از قبیل لوازم آرایشی با متد روز
هجمه فرهنگی در قالب موارد مذکور در طول سالهای متمادی همواره با اهداف و مقاصد شوم خود در قالب و چهره رنگ ولعاب دار با عناوین متعدد حقوق بشر و زنان _آزادی سیاسی وبیان_گردش آزاد اطلاعات خواستار تحقق منافع کشور متبوع خود در جهت ایجاد فرصت اشتغال و نفوذ و سایر موارد که می تواند در کشور هدف دنبال کند بوده است.
شاید عده ای بگویند زیاد از حد بزرگ نمایی صورت گرفته است. نباید فراموش کرد بسیاری از کشورهای که امروزه هویت ملی خود را در گرو اتحاد و ائتلاف با ابرقدرت های پوشالی می بیند در ابتدا مورد تهاجم فرهنگی اجتماعی قرار گرفته اند.
مطلقا رسانه های جمعی در قالب مختلف مضر نمی باشند بلکه ابزاری بسیار مناسب برای معرفی چهره رحمانی اسلام ناب و همچنین صدور انقلاب فرهنگی که به قدرت نرم نیز تعبیر می شود .می باشد اما می بایست همواره با رصد و اشراف به موقع مانع از اثر گذاری هجمه فرهنگی که قبال انکار نمی باشد شویم.
رسانه های جمعی:
همگان با مقوله رسانه وتاثیر گذاری گسترده در همه اقشار به خوبی واقفند وبه جرات می توان گفت در عصر حاضر دریچه جهانی استعمار استفاده سرویس های فاسد و غیر انسانی از قدرت مخرب رسانه های جمعی که اشکال مختلفی دارد صورت گرفته است.
با یک نگاه عمقی می توان نفوذ و مدیریت تهاجم فرهنگی را در بخش های مختلف:
انیمیشن- فیلم وسریال –بزیهای رایانه ای –کتب ومجلات و متون غیر اخلاقی جستجو کرد و مسیر نهادینه کردن آسیب های گسترده را که در نهایت می تواند در جوامع هدف موجب فروپاشی فرهنگی و اجتماعی باشد ؛را بوضوح دریافت کرد.
این سیاست ها در گروه های سنی و با در نظر گرفتن سلایق همه اقشار تولید ومنتشر می شود.
و همواره مهم ترین ابزاراجرای این ساستگذاری ها استفاده نابجا از رسانه بوده اگرچه با ورود شبکه های اجتماعی وپیوند با فضای مجازی اولویت نخست را دارا نمی باشند لیکن نمی بایست از هجمه و نفوذ در بخش رسانه های شنیداری و دیداری غفلت نمود ؛چراکه در سالهای نه چندان دور گام نخست حیازدایی فردی در قالب مجلات مصور ؛ متون غیر اخلاقی؛ فیلم و سریال های مستهجن صورت گرفته است و ابزارهای مجازی سهولت دسترسی به این محتوا را صرفا سرعت بخشیده است و لذا لزوم هوشیاری در محصولات و رسانه های دیداری و مجلات و وبگاهای مخرب در اولویت می باشد اینجاست که می بایست بر دستان گمنامان عرصه نظارت و بررسی بوسه زد .چراکه بسیاری از این آسیب ها را از دسترس عمومی خارج کرده و موجبات آرامش وآسایش جامعه را فراهم می آورند در ادامه به مواردی کوتاه اشاره می کنیم تا سختی کاراین گمنامان کمی مشخص شود.
سریال های نمایشی
که عمدتا از طریق ماهواره {دجالواره} و بصورت رایگان برای مناطق خاصی تهیه و منشر می شود را می توان در فضای مجازی نیز مشاهده کرد و فیلترینگ این بخش و رصد بزنگاهای نشر و دستگیری عوامل نشر عمومی که عمدتا به علت محتوای زننده که حتی زبان و قلم قاصر از عنوان می باشد.
بیشتر این سریالها در کشورسازنده یا پخش نمی گردد ویا با محدویت های متعدد روبرو می باشد از جمله پخش در ساعاتی که فرزندان موفق به تماشای آن محصول نگردند.و اگرخانواده ای تشخیص دهد محتوای پخش شده آسیب اجتماعی در پی دارد می تواند از سازندگان شکایت کند.
آیا این موارد در کشورما در دسترس می باشد؟
آیا آسیب های احصاء شده در محصولات بعدی مد نظر قرارداده شده است؟
بازیهای رایانه ای نیز وضعی مشابه را دارد وهرکدام بخشی از فرهنگ حیا و عفت عمومی را هدف قرار داده اند و در سته بندی کلی می توان شاهد آسیب های اجتماعی _ روحی وروانی_ گسترده باشیم به صورت نمونه که متاسفانه برخی از این بازیها بصورت گسترده در دسترس می باشد که علاوه بر خروج مبالغ هنگفت ارز از کشور برای کالای بی مصرف که هیچ منفعتی را نمی توان برای متصوربود برعکس مضراتی بس خطرناک را در پی دارد در همه اقشار مورد استفاده می باشد یا در حالت خوشبینانه بوده است که اینک مورد استفاده نمی باشد اشاره می کنم .
چند بازی معروف
پرندگان خشمگین که در مراحل بالاتر کاربر را به تخریب یک مسجد وادرار می کند بازی کلش اف کلنز نیز در مراحلی می بایست تخریب احادیث و یا بازی گرفت نمادهای مقدس اسلامی توسط کاربر صورت گیرد.
در بخث خشونت گرایی نیز بازی های معروفی فعال بودند که وقتی یک هدف و ابزار مهاجمین فرهنگی شناسایی می شود به سرعت بازی جدید با هدف دیگررا جایگزین می کنند.
دسترسی های متعدد که بدون در نظر گرفتن سن ویا قشردر اختیار کارر بازی قرار می گیرد در نهایت موجب حیازدایی فردی می گردد که در صورت مواجه در جامعه به علت نهادینه شدن در فرد براحتی ازکنار مظاهر حیازدایی عبور می کند.
در بخش انیمیشن ها نیز می توان موارد از این دست را که در جهت القای خانواده های که یا فاقد پدر می باشد ویا فاقد مادر یافت که چه بسا مخاطب با شخصیت انیمیشن نیز همزاد پنداری می کند .
این گونه فرهنگ های وارداتی که با روش های مذکور نهادینه می شود ارتباط مستقیمی با بزه کاری اجتماعی دارد ویا نقش قابل توجهی را ایفا می کنند ناگفته نماند تهدیدات از این دست توسط نهادهای نظارتی این بخش ها رصد و از انتشار عمومی آن ممانعت گردیده شده است که انصافا فضای امن فرهنگی واجماعی را مدیون مجاهدت این گمنامان عرصه تهاجم فرهنگی می باشیم و گواه این مجاهدت هجمه غیر منصفانه و گسترده رسانه های بیگانه وجارچیان داخلی آنها می باشد. چراکه این سربازان گمنام با چشمان تیز بین خود زخم های عمیق برپیکر سیاست های هجمه فرهنگی سرویس های معاند وارد کرده اند و با تلاش شبانه روزی از انقلاب اسلامی و اهداف آن که اعتلای انسانیت و معرفی چهره رحمانی اسلام ناب می باشد دفاع می کنند.
حیازدای درونی لازمه حیازدای ظاهری
در موارد فوق الذکر یک نکته بسیار مورد حائز اهمیت می باشد اینکه افراد مورد تهاجم به علل مختلف دچار نوعی حیازدایی درونی می شوند و زمانی که که قبح شکنی درونی در فرد ایجاد گردد اراده مقابله با آسیب ها در جامعه که علنی انجام می شود را دارا نمی باشد و به تعبیر بهتر اینک مرحله قبح زدایی و حیا زدایی در گذار از حیازدایی درونی به مرحله برونی می باشد که قطعا چنانچه فرد در مقابل هوای نفس شکست خوررده است که در قبال موارد حیا زدایی در جامعه بی تفاوت می گردد .از همین رو می باشد که همواره در مقابله با نفس و تمایلات درونی سفارش به مبارزه محکم با شیطان شده است و راهکارهای این مبارزه نیز دسترس می باشد و خداوند تبارک وتعالی با فرستادن پیامبران و اولیاء الهی مبارزه با نفس را آموزش داده است . انجام فرامین الهی مهم ترین ابزار مقابله و پیروزی در قبال خواهشات نفسانی میباشد.
یک سوال مهم:
آیا باید تمام معضلات و آسیب های اجتماعی را به عامل خارجی نسبت داد و راهکار مورد نیاز ارایه نگردد؟
قطعا پاسخ این سوال منفی باشد در تقابل با هجمه گسترده که از چهره زیبا و درون فاسد برخوردار می باشد نباید صرفا به سیاست های بخش حاکمیتی اکتفا کرد و از خود مسئولیت اقدامات پیشگیرانه را سلب کنیم . با شناسایی نقاط آسیب پذیر و با انجام اقدامات سازنده نقشی بسزا را برای سلامت فرزندان و خانواده خود در مرحله اول و سلامت عمومی در جامعه را بر عهده بگیریم.
خانواده
مهم ترین بخش هر جامعه که مقام معظم رهبری از آن به عنوان هسته و سلول بنیادین جامعه نامبرده است می تواند نقشی بس مهم را در جلوگیری و خنثی سازی تهاجم فرهنگی ایفا کند و از همین رو می باشد که معمار انقلاب با رصد به موقع دشمن که خانواده را سیبل تهاجم فرهنگی قرار داده بود با تدبیری حکمانه با ارایه سبک زندگی اسلامی ایرانی مانع و سدی محکم را در پیشروی تهاجم فرهنگی قرار داده اند. و اساسا سبک زندگی اسلامی اصلی ترین بخش سیاست تدافعی در مواجهه تهاجم غربی می باشد که با حول قوه الهی به منظور تبیین و معرفی در گفتاری مجزا ارایه خواهد گردید.که نهادهای متولی بخش فرهنگ می بایست خود را با سبک زندگی مطرح شده از سوس معظم له تطبیق دهند و موجبات نشر و پخش منویات مقام معظم رهبری را برای خانواده های اسلامی انقلابی فراهم آورند تا راهبرد مقابله در دسترس همگان قرار گیرد.
سیاست های فرهنگی می بایست در چارچوب تقویت فرهنگ خانواده صورت گیرد وبا سلسله اقدامات و توافقات در بخش های مختلف بصورت مستقیم و غیر مستقیم و با بکارگیری خلاقیت سایر بخش های که با خانواده در ارتباط هستند را درراستای تقویت بنیاد خانواده فرهنگ سازی مستمر ومداوم هماهنگ کرد.
متصورترین بخش های تقویت فرهنگی همواره منزل – مدرسه – مساجد بوده اند.
در حالی که می توان با تعامل سازنده با بخش های دیگر که غیر مستقیم وناخواسته با نهاد خانواده ارتباط دارند نهادهای مختلفی را به یاری طلبید از جمله بنگاهای بزرگ صنعتی و تولیدی که تعداد قابل توجهی نیروی کار دارند .می بایست با تدوین واجرای سیاستهای تشویقی برای ایجاد یک خانواده از طریق ازدواج وتقویت یک خانواده با آموزش های مدون و با همکاری مدیران دلسوز ومتعهدی که اینک در بنگاهای تولیدی در دسترس میباشند ولی متاسفانه از تعهد و اخلاق مداری آنان غافل بوده ایم .موجبات نهادینه کردن حتی یک صفت اجتماعی که قطعا در آینده می تواند در شرایط بحرانی به مدد خاواده و تک تک افرداد خانواده براید فراهم آوریم.
البته نباید بدون مشورت با بخش های مختلف و با اجرای نادرست یک طرح باعث تزاحم در وظیفه ذاتی بنگاهای مدنظر شویم . که خوشبختانه وجود مدیران متعهد ودلسوز این گونه دغده هارا برطرف می کند.
به علت طولانی شدن این گفتارو نوشتار معرفی سبک زندگی مدنظر مقام معظم رهبری را به گفتارهای آینده که بزودی منشر می شود موکول می کنیم .لیکن دریافت معیارها سبک زندگی اسلامی ایرانی در موارد متعدد منتشر شده است و با اندکی تلاش در دسترس خواهد بود.
من الله التوفیق
در صورت حیات ادامه دارد